تو را از لا به لای شلوغی های زندگیم بیرون آوردم.تورا از م
تو را از لا به لای شلوغی های زندگیم بیرون آوردم.تورا از میان انبوه کارهایم بیرون کشاندم ونشاندمت کنار خودم،تا نکند از برق چشمهايت دور بمانم،که نکند ديدن لبخند نقش بسته بر لبهايت را جا بیاندازم.که نکند مرا بخواهی و من كنارت نباشم.تورا از گرفتاری هایم بیرون کشاندم وکنار شمعدانی هایم گذاشتم که خیال نکنی فراموشت کرده ام.که خیال نکنی تو دیگر الویت من نیستی،که در دنیایم جایی برای تو نیست.تو هیچ وقت در آوار زندگی ام گم نمیشوی،هر زمانی که بخواهی جهانم را برای تو خالی میکنم...
۳.۴k
۱۰ آذر ۱۳۹۹