بیا از جهنمی که ساخته ای برویم
بیا از جهنمی که ساخته ای برویم
مقصد به جایی نرسیدن است
بدن ام دیگر تحمل نیش ندارد
وقتی دیگر همیشه یک نفر منتظرت نیست
وقتی دست ات به هیچ جا بند نیست
نباید از اشتباه بترسیم
گوشه ی وقت هر کس
یک جای سوزن انداختن حتما هست
صدایت حالا کجا زندگی می کند؟
باز هم ممنون که به زحمت افتادی
این همه تفاوتِ ما
یعنی من همه جوره با تو کنار می آیم
چشم هایم قبلا همه چیز دیده اند
از "نمی شود" و "هرگز" هم جنگ را برده ام
بعد آن جا که آشنا شدیم جا گذاشتم شان
نگاه ات حالا کجا زندگی می کند؟
مقصد به جایی نرسیدن است
بدن ام دیگر تحمل نیش ندارد
وقتی دیگر همیشه یک نفر منتظرت نیست
وقتی دست ات به هیچ جا بند نیست
نباید از اشتباه بترسیم
گوشه ی وقت هر کس
یک جای سوزن انداختن حتما هست
صدایت حالا کجا زندگی می کند؟
باز هم ممنون که به زحمت افتادی
این همه تفاوتِ ما
یعنی من همه جوره با تو کنار می آیم
چشم هایم قبلا همه چیز دیده اند
از "نمی شود" و "هرگز" هم جنگ را برده ام
بعد آن جا که آشنا شدیم جا گذاشتم شان
نگاه ات حالا کجا زندگی می کند؟
- ۷۳۸
- ۰۳ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط