اشتباه کردیم

اشتباه کردیم
p: 12

_ببین چرا انقدر خری من نمیفهمم
+خرم که هستم خواستم ببینم گوه خورش کی که پیداش کردم
_تو مشکلت با من چیه؟
+...... چ... ببین من..؟ از... اینجا... میرم چون.... نمیخام دوستام.... اسیب ببینن
♡چیزی شده
☆بگو داش منو از خودت بهت نزدیک تریم
+... اخه.... اون... دوتا.... عه بیاین بریم
"کدوم دوتا؟
+هیچی
~اوه کوک... فک کنم فهمیدی
_مین سوکو اسوکا

*ویو جیمین*
وقتی فهمید همون لحظه یه در به جهنم باز کرد بدون اینکه ببندش رفت تو منو تهیونگم رفتیم تو

~جونگکوک یه گوهی خورده
_غلط کرده
$کوکی جونم چیزی شده
_بهت گفتم دوست ندارم گفتم هر کاری کنی بدتر ازت متنفر میشم حالا میری سراغ ا.ت

*ویو ا.ت*
به بچه ها گفتم رفتم تو خیلی گرم بود صدای جیغ میومد دیدم جونگکوک میخاد همون دختر رو بکشه رفتم جلوش گفتم

+جونگکوک لطفااااا
_ا.ت برو اونور
+نمیرم....
_ا.ت گمشو اونور

*ویو ا.ت*
میدونستم جونگکوک دوسم داره اون لحظه هیچ کاری نمیتونستم انجام بدم مجبور شدم رو نوک پام وایسادم و ل*ب*ا*ش رو بوسیدم خودم خجالت کشیدم امدم پایین دستمو مشت کردم سرمو انداختم پایین گفتم

+منم... دوست... دارم
_خجالت میکشی.... خجالت میکشی 800سال ازت بزرگ ترم کی گفته دوست دارم؟

*ویو ا.ت*
ضایع شدم من دوسش داشتم فک کردم اونم دوسم داره از همون دروازه رفتم بیرون و فقط دویدم مارکا و لیان هرچی صدام کردن فقط میدویم رسیدم به یه رود خونه به خودم نگاه کردم و چندتا دختر امدن سمتم خواستم خودم بندازم تو اب نداشتن

*علامت دخترا&*
...
دیدگاه ها (۲)

اشتباه کردیم p=13&هی چرا میخای خودتو بکشی +شما هم حتما میخای...

شلام بچه میخام دوتا فیکی که پاک کردم رو بنویسم اویلش «دیروز ...

اشتباه کردیمp: 11(3ماه بعد) ♡بچه ها برا اردو میخایم بریم جنگ...

اشنباه کردیم p: 10*ویو ا.ت*وقتی اون دوتا جن رفتن نشستم پای ت...

پارت 9 ویو ا/تپشتمو نگاه کردم و بله جنابعالی پشت سرم بودن فک...

پارت ۳ فیک مرز خون و عشق

پارت 10 بادیگارد رفت بیرون و جعبه رو باز کردم دیدم یه لباس خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط