فردا
𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭 ¹²
( فردا )
« ویو سوجین »
با صدای جونگکوک از خواب بیدار شدم
کوک: هی جوجه پاشو الان دیرت میشه هاا
زود از جام پریدم که بهم خندید
کوک: بعد مدرسه اومدی خونه من نیستم
سوجین: کجایی؟
کوک: سر کار با اجازه بانو
سوجین : آهان
رفتم حاظر شدم و کوله ام رو برداشتم
سوجین: من رفتم
کوک: کجا کجا کجاااا، بیا صبحونه بخور
رفتم صبحونه خوردم
.
بعد تموم شدن صبحونه پاشدم برم که کوک گفت
کوک: وایستا میرسونمت
سوجین: نه خودم میرم
کوک: نه نیار ، صبر کن سوئیچ موتورم رو بردارم
رفت توی اتاق سوئیچ موتروش رو آوردم و رفتیم توی پارکینگ
کوک: سوار شو
آروم سوار شدم
یه گوشه از لباسشو گرفته بودم که دستم رو گرفت و دور کمرش حلقه کرد
کوک: می افتی جوجه
سوجین : باشه خروسسسسس
شروع کرد خندیدن
کوک: وای خدا نگم چیکارت کنه، خروووس؟(خنده)
.
.
.
رسیدیم جلوی در مدرسه ، پیاده شدم
کوک: مراقب خودت باش سوجین کوچولو
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خروووووس😂
( فردا )
« ویو سوجین »
با صدای جونگکوک از خواب بیدار شدم
کوک: هی جوجه پاشو الان دیرت میشه هاا
زود از جام پریدم که بهم خندید
کوک: بعد مدرسه اومدی خونه من نیستم
سوجین: کجایی؟
کوک: سر کار با اجازه بانو
سوجین : آهان
رفتم حاظر شدم و کوله ام رو برداشتم
سوجین: من رفتم
کوک: کجا کجا کجاااا، بیا صبحونه بخور
رفتم صبحونه خوردم
.
بعد تموم شدن صبحونه پاشدم برم که کوک گفت
کوک: وایستا میرسونمت
سوجین: نه خودم میرم
کوک: نه نیار ، صبر کن سوئیچ موتورم رو بردارم
رفت توی اتاق سوئیچ موتروش رو آوردم و رفتیم توی پارکینگ
کوک: سوار شو
آروم سوار شدم
یه گوشه از لباسشو گرفته بودم که دستم رو گرفت و دور کمرش حلقه کرد
کوک: می افتی جوجه
سوجین : باشه خروسسسسس
شروع کرد خندیدن
کوک: وای خدا نگم چیکارت کنه، خروووس؟(خنده)
.
.
.
رسیدیم جلوی در مدرسه ، پیاده شدم
کوک: مراقب خودت باش سوجین کوچولو
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خروووووس😂
- ۵۷
- ۱۰ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط