بیا باهم جناغ بشکنیم

.
بیا باهم جناغ بشکنیم
هرگاه من دستت بهانه دادم
بگو مرا یاد است
هرگاه به دستم بهانه دادی
همان را من
.
نرویم؛
از کناره هم
نرود؛
از یادمان
نگیریم؛
بهانه ای را
بی آنکه یادمان بیاید با هم شرط بسته‌ایم؛
که یادمان باشد
.
یادمان باشد آغاز را
یادمان باشد راه را ، راز را
به دست چپ نگاه کن!
نشان را ببین
یادمان باشد سوگند ها را
یادمان باشد اشک را،
لبخند ها را
در آینه نگاه کن؛ چشمت چه میگوید
همان را بگو
همان را ببین
.
صدا کن
نامم را با #میم صدا کن
کبوتر ها بر بام تخم گذاشته اند
قناری ها در ایوان جوجه کرده اند
صدایم کن که شکوفه بزنم
من درختی پر از خشکی
من جناغی پر از دردم
من از یادت کجا رفته‌ام؟
یادت کجاست؟
می‌خواهم به آنجا بروم
می‌خواهم به آن برگردم...
.
#یکشنبه_۰۶_خرداد_۱۳۹۷
#۱۹_۳۳`
دیدگاه ها (۷)

گفتم کهقصه‌ی عشقت را آواز میخوانم"ولی این آوازِ بی نُت، اوج ...

فقط یک بار حس کردم یک نفر درکم کرد..تازه با ♡ بهم زده بودم و...

از #تو می‌گویم‌که زیباست ‌و موزوناز تو می‌گویمکه عطرآگین است...

برایم با صدای فروغ،فروغ میخوانی؟وقتِ خواندن با هر صفحه،یک فص...

خون آشام عزیز (60)

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط