فقط یک بار حس کردم یک نفر درکم کرد

فقط یک بار حس کردم یک نفر درکم کرد..
تازه با ♡ بهم زده بودم و حالم خیلی بد بود ،
توی کافه نشسته بودم که دختر پیشخدمت به من گفت چقدر بهم ریخته ام ..
ماجرای دعوای با ♡ و جدا شدنمان را برایش تعریف کردم ..
و او در جواب به من نگفت همه درد دارند ،
نگفت باید شرمنده باشم که چنین چیزی اذیتم می کند ،
نگفت جنبه ی مثبت زندگی را ببین، نگفت که تقصیر خودم است ،
بحث مارکوس ، نقاش فلج سر کوچه آگوستین را پیش نکشید،
فقط چهره اش را در هم کشید و گفت « آخ... »
همین .
انگار خوب می فهمید که همین درد ساده و پیش پا افتاده ، چقدر دارد آزارم می دهد ..
تنها باری که حس کردم کسی درکم کرد،
همان یک بار بود...
همان یک بار...

#دوشنبه_۰۷_خرداد_۱۳۹۷
#۱۳_۱۳`
دیدگاه ها (۹)

عزیزم !به دنبال کدام نیازمند میگردی؟ زکاتِ زندگیَت را خرج کد...

نمی دانم#تو را به اندازه‌ ی نفسم دوست دارمیا نفسم را به اندا...

گفتم کهقصه‌ی عشقت را آواز میخوانم"ولی این آوازِ بی نُت، اوج ...

.بیا باهم جناغ بشکنیمهرگاه من دستت بهانه دادمبگو مرا یاد است...

P44ا.تاینجا کجاست ؟متروکه؟وای ....چقدر سرم درد می‌کنه نگاهی ...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_233بهتر بود ازش میپرسیدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط