Part

Part12
نویسنده گلبتون:( شرط میبندم همه فکر می کردید ا.ت انگشتش رو تکون ، داده خدایی نه؟)🤣🤣🤣🤣
که یهو دیدم ا.ت داره نفس نفس میزنه ضربان قلبش خیلی رفته بود بالا سریع پرستار رو صدازدم
کوک: ا.ت ضربان قلبش رفته بالا یکی کمک کنه
پرستار: آقای دکتر بیمار حالش خوب نیست خودتون رو برسونید.
ویو تهیونگ
پرستار ها اومدن و با دشتگا به ا.ت شک دادن توی اون لحظه جونگ کوک تو بقل من داشت اشک میریخت واقعا لحظه سختی بود.
دکتر: همراه بیمار هان؟
کوک: بله بفرمائید ، حالش خوبه؟
دکتر: یه معجزه شده ایشون برگشته و از کما هم بیرون اومدن.
ولی به احتمال زیاد چند روز بیهوش هستن.
کوک: خیلی ممنونم آقای دکتر خیلی لطف کردید ممنونم.
دکتر : از فردا میتونید ببینیدش.
کوک: خیلی ممنونم.
ویو ا.ت
کوک از فردا هر روز برام گل می آورد و باهم حرف میزد.
ویو کوک
الان۲هفته است که ا.ت بیهوشه
امروز شنبه است
کاشکی امروز بیاد پیشم.
که دیدم......
شرط نداریم❌
خودتون حمایت کنین🍭
دیدگاه ها (۲۵)

Part13که دیدم خیلی آروم چشماش رو باز کرد وای خدا باورم نمیشد...

بچه ها سلاماز این به بعد هر کدومتون که از پستام خیلی حمایت ک...

Part11کوک: نه امکان نداره کُما آخه اون حالش خوب بودشوگا: جون...

سناریووقتی داری میدوئی که میپری بغلشون و خیلی کیوت میبوسیشون...

مرگ بی پایان پارت ۳۱

پارت ۸۸ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۷ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط