بی پرده می گذشت و به ما شکوه کرده بود

بی پرده می گذشت و به ما شِکوه کرده بود
آن خنده ها که پشت سرش گریه کرده بود
معلوم بود از اولش عشق شهادت است
در گوش آسمان و زمین ندبه کرده بود
#م_ت
روحت قرین رحمت
سردار عشق
شهادت گوارای وجودت
راهت ادامه داره مرد
گل کاشتی .....
دیدگاه ها (۲)

تو مهی اندر شبستانم گذریک زمان بی نوری جانم نگرروشنای آفتابی...

تو بوی تو نیابد ، دل بی قرار باشدتا روی تو نبیند ، این حالِ ...

جمله حیرانند و سرگردان عشقای عجب این عشق سرگردان کیستغیر او ...

امان از این انتظاراز سینه ی بی قراراز جمعه های سیاهبدون دیدا...

ساعت از نیمه شب گذشته . مایکی به نامه ای که دختر نوشته بود خ...

مین جی همراه میون‌شی به شدت بلند خندیدن نه از ته قلبش نه از ...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط