صبرم

#صَبرم
از پای درآمد،
تـو مَرا دست بگیر...
دیدگاه ها (۱)

گاهے #فراموش ڪردن بعضے چیزا فقط با از دست دادن حافضہ ممڪنہ

آن که رخسار تو را رنگ گل نسرین دادصبر و آرام تواند به من #مس...

چشمهایم کمی عاشق شده اند و صبوری را ز یاد برده انددر #آسمان ...

توبه کردم که قلم دست نگیرم اماهاتفی گفت که این #بیت شنیدن دا...

دست مرا بگیر، که باغِ نگاه تو...چندان شکوفه ریخت... که هوش ا...

🩵🩵🩵🩵🪶دست مرا بگیرکه باغ نگاه تو چندان شکوفه ریختکه هوش از سر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط