این برگریزان پاییز

این برگریزانِ پاییز
جان می دهد برای عاشقی
دستِ دلبــــــــــــــر را بگیری و
از هیاهوے جهان دور شوے ..
غرقِ بوسه و آغوش
دوستت دارم بگویی و بشنوی ..
آدمی با همین بهـــــــانه ها زنده می ماند
بوے نمِ باران و هواے دلبرانه ..
ای جـــــــــان و دلم دلبر
فڪر ڪن
گم شوم میان چهارخانه پیراهنت
گرم شوم از گرماے آغوشت ...
دیدگاه ها (۹)

دوست ندارمدر فصل دیگری عاشق شوم” پاییز “حال وهوای دیگری دارد...

دنیای یه دختر به پیچیده ترین شکل ممکن سادَست.کافیه با دقت نگ...

می‌رسد روزی که منباموهای فرفری بهم ریخته و چشم های پف کردهو ...

فصل قشنگیست، پاییزدل به دلش که بدهیعاشق میشویدل به دلش که بد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط