پارت شانزدهم پارت آخر ( مسافرت بودیم نتونستم بنویسم)عشق د
پارت شانزدهم پارت آخر ( مسافرت بودیم نتونستم بنویسم)عشق دوستی
سال های بعد
خلاصه یون سو و یوری هم ازدواج کردن و یه گوگولی خوشگل پسر ناناز مامانبزرگ رو به دنیا آوردن و بزرگ کردن
ما ۴ جوون داستان زندگیمونو براتون تو ۱۶ قسمت گفتیم تا بدونین هیچ چیز غیر ممکن نیست فقط باید به دستش بیارید منی که بعد دوست پسر قبلیم دوست پسر نمی خاستم با دیدن سوهو عاشق شدم دوستم که هیچ وقت فکرشو نمیکردم ببینم ازدواج کرده با برادر دوست پسر من ازدواج کرد و حالا بچه هامون راه ما رو ادامه میدن
هیچ چیز غیر ممکن نیست فقط باید به دستش بیارید
___________________________________________________
این رمان تموم شد
لایک لایک ❤❤❤❤
حتما نظراتون رو بگین
یه چند روزی استراحت بعد رمان بعدی
سال های بعد
خلاصه یون سو و یوری هم ازدواج کردن و یه گوگولی خوشگل پسر ناناز مامانبزرگ رو به دنیا آوردن و بزرگ کردن
ما ۴ جوون داستان زندگیمونو براتون تو ۱۶ قسمت گفتیم تا بدونین هیچ چیز غیر ممکن نیست فقط باید به دستش بیارید منی که بعد دوست پسر قبلیم دوست پسر نمی خاستم با دیدن سوهو عاشق شدم دوستم که هیچ وقت فکرشو نمیکردم ببینم ازدواج کرده با برادر دوست پسر من ازدواج کرد و حالا بچه هامون راه ما رو ادامه میدن
هیچ چیز غیر ممکن نیست فقط باید به دستش بیارید
___________________________________________________
این رمان تموم شد
لایک لایک ❤❤❤❤
حتما نظراتون رو بگین
یه چند روزی استراحت بعد رمان بعدی
۲.۷k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.