ماه من

ماه من

پارت ۵

لیا: چه خبره

جنگکوک یکی رو انتخاب کن زندگی خانوادت یا با‌ من ازدواج کنی

لیا هم ازدواج کردن رو انتخاب کرد و رفتن و رسیدند خونه و پدر بزرگ لیا گفت:

پدر بزرگ:لیا الان میخوای چیکار کنی ؟میخوای با این ازدواج کنی ؟

لیا :خودم هم نمیدونم نه ولی دیگه چاره ای نیست

مادر بزرگ :چرا میتونی قبل از عروسی با یکی دیگه ازدواج کنی

لیا :مثلا کی

مادر بزرگ :سنگهون

سنگهون همینجوری به مادر بزرگ نگاه می‌کرد وبعد گفت

سنگهون :آره من قبول میکنم

لیا :مطمئنی

پایان لایک یادتون نره ❤️❤️
دیدگاه ها (۰)

ماه من پارت ۶ سنگهون:آره فردا شد سنگهون و لیا یک عروسی راه ا...

ماه من پارت ۴جنگکوک :آره الان تو تمام زندگی من هستی و هر جا ...

ماه من پارت ۳بردش توی اتاق خوابودش روی تخت و بوسیدش ...صبح س...

درخواست زشت در شب عروسی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط