سرنوشت من
سرنوشت من
ات : داداش ورداشتمش بریم
جیمین : خب بریم
......
ات : اینم از دفترچه
کوک : بده ببینم
ات : اول بزار هوپی..اشکال نداره هوپی صداتون کنم ؟؟
هوپی : نه اشکال نداره راحت باش (خنده)
ات : باش پس راحتم
(خنده)
ته ته : کوک..کوک.هویییی با تو هم تو چرا باز هنگ کردی؟؟
جین : سیم هایش اتصالی کرده است یاع یاع یاع
هوپی : بده من ببینم دفترچه رو
(از دست کوک دفترچه رو کشید)
....
هوپی : واو 😶 اینها چقدر ریتم قشنگی دارننننننننننننننن 🤩🤩
جیمین : بدیم منم ببینم خوووو...
(همه رفتن بالا سر دفترچه)
نامجون : این هارو واقعا خودت نوشتی ؟؟
ات : بله خودم نوشتم
نامجون : کسی کمکت نکرده ؟؟
ات : نه هیونگ
یونگی : نه هیونگ (ادای ات رو در آورد)
ات : چیزی فرمودی ؟؟
یونگی : نه..ولی این دفترچه واسه خودش یه پا آلبومه
ات : بله بله خودم میدونستم نیازی به ذکر شما نبود
یونگی : :/
جیمین : ات ؟!!
ات : بله داداشی
جیمین : نظرت چیه جاهامون رو عوض کنیم ؟؟
ات : هاا ؟؟
نامجون : چرا جاهاتون رو عوض کنید وقتی میتونیم به عضو دیگه به گروه اضافه کنیممم ؟؟
هوپی : آره عالیه ایده خیلی خوبیه
ته : نظر تو چیه ات ؟؟
ات : اممم..خب راستش رو بخواین من نفهمیدم چی گفتین الان (لبخند ضایع)
کوک : منظورمون اینکه بیا عضو هشتم گروه ما شو
ات : جدی ؟؟
یونگی : نه واسه خنده
ات : کی با تو بود؟؟
یونگی : من با تو
ات : ببی...
نامجون : خب بچه ها واسه امروز تمرین بسه من با پی دی نیم درمورد این قضیه صحبت میکنم و خبرشون رو بهت میدم
ات : داداشی من گرسنمههه (کیوت)
جیمین : منم گرسنمهههه (کیوت)
جین : بریم خونه براتون موچی درست کردم اون هارو بخوریم تا غذا رو آماده کنم
ات : آخ جونمممممم پس بریم (ذوق)
جیمین : بریم (خنده)
ادامه دارد ....
ببخشید بابت تاخیر
بچه ها من هشتمم و چون سال دیگه نهایی دارم باید خیلی بخونم
توی مدرسه ی من شنبه ها امتحان جامع داریم دو تا درس توی 20 دقیقه
از طرف دیگه من کارآموز هم هستم
و از طرف دیگه ساعت دو و نیم تعطیل میشم سه خونم 🥲🤧🤧🤧🖤
ات : داداش ورداشتمش بریم
جیمین : خب بریم
......
ات : اینم از دفترچه
کوک : بده ببینم
ات : اول بزار هوپی..اشکال نداره هوپی صداتون کنم ؟؟
هوپی : نه اشکال نداره راحت باش (خنده)
ات : باش پس راحتم
(خنده)
ته ته : کوک..کوک.هویییی با تو هم تو چرا باز هنگ کردی؟؟
جین : سیم هایش اتصالی کرده است یاع یاع یاع
هوپی : بده من ببینم دفترچه رو
(از دست کوک دفترچه رو کشید)
....
هوپی : واو 😶 اینها چقدر ریتم قشنگی دارننننننننننننننن 🤩🤩
جیمین : بدیم منم ببینم خوووو...
(همه رفتن بالا سر دفترچه)
نامجون : این هارو واقعا خودت نوشتی ؟؟
ات : بله خودم نوشتم
نامجون : کسی کمکت نکرده ؟؟
ات : نه هیونگ
یونگی : نه هیونگ (ادای ات رو در آورد)
ات : چیزی فرمودی ؟؟
یونگی : نه..ولی این دفترچه واسه خودش یه پا آلبومه
ات : بله بله خودم میدونستم نیازی به ذکر شما نبود
یونگی : :/
جیمین : ات ؟!!
ات : بله داداشی
جیمین : نظرت چیه جاهامون رو عوض کنیم ؟؟
ات : هاا ؟؟
نامجون : چرا جاهاتون رو عوض کنید وقتی میتونیم به عضو دیگه به گروه اضافه کنیممم ؟؟
هوپی : آره عالیه ایده خیلی خوبیه
ته : نظر تو چیه ات ؟؟
ات : اممم..خب راستش رو بخواین من نفهمیدم چی گفتین الان (لبخند ضایع)
کوک : منظورمون اینکه بیا عضو هشتم گروه ما شو
ات : جدی ؟؟
یونگی : نه واسه خنده
ات : کی با تو بود؟؟
یونگی : من با تو
ات : ببی...
نامجون : خب بچه ها واسه امروز تمرین بسه من با پی دی نیم درمورد این قضیه صحبت میکنم و خبرشون رو بهت میدم
ات : داداشی من گرسنمههه (کیوت)
جیمین : منم گرسنمهههه (کیوت)
جین : بریم خونه براتون موچی درست کردم اون هارو بخوریم تا غذا رو آماده کنم
ات : آخ جونمممممم پس بریم (ذوق)
جیمین : بریم (خنده)
ادامه دارد ....
ببخشید بابت تاخیر
بچه ها من هشتمم و چون سال دیگه نهایی دارم باید خیلی بخونم
توی مدرسه ی من شنبه ها امتحان جامع داریم دو تا درس توی 20 دقیقه
از طرف دیگه من کارآموز هم هستم
و از طرف دیگه ساعت دو و نیم تعطیل میشم سه خونم 🥲🤧🤧🤧🖤
۱.۱k
۰۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.