به خدای کعبه راحت شدم
#چند_خط_شعر
#چند_بیت_جنون
#سی_روز#سی_روزه#سی_روضه
#بزم_روضه ی نوزدهم
#پيامبر_اکرم_صلی_الله_عليه_و_آله_و_سلم :
لَوأَنَّ الغِياضَ أَقلامٌ والبَحْرَ مِدادٌ والجِنَّ حُسّابٌ والإِنسَ كُتّابٌ ما اَحْصَوْا فضائلَ عليِّ بن ابيطالب عليهالسلام!
اگر تمام درختان قلم، و درياها جوهر، و جنيّان حسابگر و آدميان نويسنده شوند نخواهند توانست #فضائل_علی_بن_ابی_طالب_عليهالسلام را اِحصا و شمارش نمايند!
[#تذکرة_الخواص_سبط_ابن_الجوزی، ص ١٣ ـ #کفاية_الطالب_گنجی_شافعی، ص ١٢٤ـ١٢٣]
کیسه های نان و خرما خواب راحت میکنند
#دست_های_پینه_دارش_استراحت_میکنند
نخل ها از غربت و بغض گلو راحت شدند
#مردم_از_دست_عدالت_های_او_راحت_شدند
ای خوارج، بهترین فرصت برای دشمنی ست
شمع بیت المال را روشن کنید، او رفتنی ست
درد را با گریه های بی صدا آزار داد
با لباس نخ نمایش، کوفه را آزار داد
مهربانی نگاهش حیف مشگل ساز بود!
روی مسکین ها درِ دارالخلافه باز بود
#دشمنانش_در_لباس_دوست_بسیارند و او
بندگان کیسه های سرخ دینارند و او
سادگی سفره اش خاری به چشم شهر بود
مرتضی با زرق و برق زندگی شان قهر بود
نیمه شب ها کوچه ها را عطر آگین میکند
در عوض، در حقِ او هر خانه نفرین میکند
#حرص_اهل_مکر_از_بنده_نوازی_علیست
#داستان_بچه_هاشان_بی_نمازی_علیست
گام در راهِ فلانی و فلان برداشتند
از اذان ها نام او را مغرضان برداشتند
جرم سنگینی ست، بر لب خنده را برجسته کرد
چاه ها دیدند مولا خستگی را خسته کرد
#جرم_سنگینی_ست_تیغ_ذوالفقاری_داشتن
#زخم_ها_از_بدر_و_خیبر_یادگاری_داشتن
جُرم سنگینی ست،از غم کوله باری داشتن
مثل پیغمبر عبایِ وصله داری داشتن
جُرم سنگینی ست، بر تقدیر حق راضی شدن
با یتیمان روزهای گرم همبازی شدن
جُرم سنگینی ست، جای زر، مقدر خواستن
در دو دنیا خیرخواهیِ برادر خواستن
#جرم_سنگینی_ست_در_دل_عشق_زهرا_داشتن
سال ها در سینه داغ کهنه ای را داشتن
هیچ طوفانی حریف عزم سکانش نبود
#تیغ_تیز_ابن_ملجم_قاتل_جانش_نبود
پشت در، آیینه اش را سنگ غافلگیر کرد
#زخم_بازویی_امیرالمومنین_را_پیرکرد
#مرگ_سی_سال_است_بر_او_خنجر_از_رو_میکشد
#هر_چه_مولا_میکشد_از_درد_پهلو_میکشد
[#وحید_قاسمی]
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/CclEh61M3fK/?igshid=MDJmNzVkMjY=
#چند_بیت_جنون
#سی_روز#سی_روزه#سی_روضه
#بزم_روضه ی نوزدهم
#پيامبر_اکرم_صلی_الله_عليه_و_آله_و_سلم :
لَوأَنَّ الغِياضَ أَقلامٌ والبَحْرَ مِدادٌ والجِنَّ حُسّابٌ والإِنسَ كُتّابٌ ما اَحْصَوْا فضائلَ عليِّ بن ابيطالب عليهالسلام!
اگر تمام درختان قلم، و درياها جوهر، و جنيّان حسابگر و آدميان نويسنده شوند نخواهند توانست #فضائل_علی_بن_ابی_طالب_عليهالسلام را اِحصا و شمارش نمايند!
[#تذکرة_الخواص_سبط_ابن_الجوزی، ص ١٣ ـ #کفاية_الطالب_گنجی_شافعی، ص ١٢٤ـ١٢٣]
کیسه های نان و خرما خواب راحت میکنند
#دست_های_پینه_دارش_استراحت_میکنند
نخل ها از غربت و بغض گلو راحت شدند
#مردم_از_دست_عدالت_های_او_راحت_شدند
ای خوارج، بهترین فرصت برای دشمنی ست
شمع بیت المال را روشن کنید، او رفتنی ست
درد را با گریه های بی صدا آزار داد
با لباس نخ نمایش، کوفه را آزار داد
مهربانی نگاهش حیف مشگل ساز بود!
روی مسکین ها درِ دارالخلافه باز بود
#دشمنانش_در_لباس_دوست_بسیارند و او
بندگان کیسه های سرخ دینارند و او
سادگی سفره اش خاری به چشم شهر بود
مرتضی با زرق و برق زندگی شان قهر بود
نیمه شب ها کوچه ها را عطر آگین میکند
در عوض، در حقِ او هر خانه نفرین میکند
#حرص_اهل_مکر_از_بنده_نوازی_علیست
#داستان_بچه_هاشان_بی_نمازی_علیست
گام در راهِ فلانی و فلان برداشتند
از اذان ها نام او را مغرضان برداشتند
جرم سنگینی ست، بر لب خنده را برجسته کرد
چاه ها دیدند مولا خستگی را خسته کرد
#جرم_سنگینی_ست_تیغ_ذوالفقاری_داشتن
#زخم_ها_از_بدر_و_خیبر_یادگاری_داشتن
جُرم سنگینی ست،از غم کوله باری داشتن
مثل پیغمبر عبایِ وصله داری داشتن
جُرم سنگینی ست، بر تقدیر حق راضی شدن
با یتیمان روزهای گرم همبازی شدن
جُرم سنگینی ست، جای زر، مقدر خواستن
در دو دنیا خیرخواهیِ برادر خواستن
#جرم_سنگینی_ست_در_دل_عشق_زهرا_داشتن
سال ها در سینه داغ کهنه ای را داشتن
هیچ طوفانی حریف عزم سکانش نبود
#تیغ_تیز_ابن_ملجم_قاتل_جانش_نبود
پشت در، آیینه اش را سنگ غافلگیر کرد
#زخم_بازویی_امیرالمومنین_را_پیرکرد
#مرگ_سی_سال_است_بر_او_خنجر_از_رو_میکشد
#هر_چه_مولا_میکشد_از_درد_پهلو_میکشد
[#وحید_قاسمی]
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/CclEh61M3fK/?igshid=MDJmNzVkMjY=
۲.۱k
۳۱ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.