ماهتیره

ماه_تیره🌑
Part: 69
اون... اون فرشته بود حتی فرا تر از یک فرشته

جونگکوک تمام مدت از اون طرف بهم نگاه میکرد

مرتیکه کثافت...
ازش متنفر بودم
فقط میخواستم از این خونه برم

به سمتم اومد
بعد از اون همه کارای کثیفی که باهام انجام داد...
چطوری فراموش کنم؟
چطوری به زندگی عادیم برگردم؟؟؟

گلوم بشدت درد میکرد
انقدر داد زده بودم که حتی تنفس میکردم گلوم میسوخت

کاش بمیرم
کاش دیگه نتونم زندگی کنم

نمی تونستم تمرکز کنم
دیگه از بوی عطرش هم متنفر بودم
_گریه نکن بچه

گمشو مرتیکه...
+مـ... مطـ.. مطمئن باش اینجا نمیمونم
_ارزوی خوبیه

+به زودی این ارزو هم به حقیقت...
_عجب

+اگه نتونم برم خودمو میکشم

_سعی کن درست انجامش بدی و خودکشی موفقی داشته باشی در غیر این صورت تمام کارهایی که باهات انجام دادم چند برابر میشه....


༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
دیدگاه ها (۵)

ملودی_تلخ🍷Part: 60ا/ت سرشو انداخته بود زیر و اروم اروم حرکت ...

ملودی_تلخ🍷Part: 61میتونستم دوباره ببینمش؟ دوباره اذیتش کنم؟ ...

ماه_تیره🌑Part: 68از پشت کسی دستمو گرفت_نرو تروخدا نروبرگشتم ...

ماه_تیره🌑Part: 67_ مهربون نبود نابود شدمگریه هام بند نمی ام...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_286_چرا گریه میکنی دخت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط