زن که باشی

زن که باشی؛

درباره‌ی زیباییت
که دست خودت نبوده
و نیست
درباره‌ی تارهای مویت...
درباره‌ی روحت جسمت،
درباره‌ی تو و زن بودنت
و عشقت قضاوت می کنند...
دیدگاه ها (۲)

من باید در عصر دیگری بدنیا می آمدمعصر انسان های غارنشینو یا ...

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مستپیرهن چاک و غزل خوان و ...

کیم من؟ آرزو گم کرده ای تنها و سرگردان نه آرامی، نه امیدی، ن...

چشم وا کردم و دیدمڪ خدایم" تــو " شدیدفتر پر غزل خاطره هایم"...

"زن که باشی"مهربانی ات دست خودت نیست !خوب می شوی حتی با آنان...

آقای کرمی با تو هستم:به همه حرفهایی قشنگی که میزنی عمل هم می...

مادر که باشی...مهربانیت دست خودت نیستخوب می شوی حتی با آنان ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط