پارت 10
پارت 10
عشق در بیمارستان
که شهاب به شیرین گفت ببخشید که ناگهانی گفتم این تنها راهی بود که از شر اون پیرمرده نجاتتون بدم
شیرین) نه نه من باید از شما معذرت خاهی کنم واقعا ببخشید تو دردسر افتادین
شهاب) نه کاری نکردم 😅
محسن) ععععه ول کنین فردا عقدتونه به چیزای مثبت فکر کنین
شیرین) باشه
حالا داریم کجا میریم؟؟؟؟
شهاب) داریم میریم کارای عقد رو انجام بدیم...
شیرین) آ اها اره
کم گذاشتم چون حمایتی امجام ندادید
عشق در بیمارستان
که شهاب به شیرین گفت ببخشید که ناگهانی گفتم این تنها راهی بود که از شر اون پیرمرده نجاتتون بدم
شیرین) نه نه من باید از شما معذرت خاهی کنم واقعا ببخشید تو دردسر افتادین
شهاب) نه کاری نکردم 😅
محسن) ععععه ول کنین فردا عقدتونه به چیزای مثبت فکر کنین
شیرین) باشه
حالا داریم کجا میریم؟؟؟؟
شهاب) داریم میریم کارای عقد رو انجام بدیم...
شیرین) آ اها اره
کم گذاشتم چون حمایتی امجام ندادید
۱.۱k
۰۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.