اربــابـ پیــشــے
اربــابـ پیــشــے
𝔭𝔞𝔯𝔱¹⁰
یونگی ×
ا.ت -
ا.ت ویو
داشتم وسیله ها رو جمع میکردم که یهو یه چیز اومد جلو صورتم و سیاهی
کم کم چشمام باز شد
تو یه اتاق بزرگ و زیبا بودم از اتاق اومدم بیرون یه عمارت زیبا بود یه نوشته پیدا کردم
*◄থৣ بیا حیاط پشتی 💖থৣ►
این دیگه کیه داره اسکولم میکنه
ابررررفضلللل
رفتم حیاط پشتی
اون اعضا لارا یونسو و بورام بودن
-هن
لارا : میگم خنگی میگی نه
یه چشم بند بهم داد و دستم رو گرفت گذاشت تو دستای گرمی اون دست ها رو خوب میشناختم مین یونگی
× فهمیدی [ دلنشین ]
-پیشی
چشم بندو باز کردم و دیدم یونگی تو باغ زیبای شکوفه جلوم زانو زده
× قبل از اینکه تو رو ببینم سرد و بی احساس بودم ولی تو منو تغیر دادی و منو گرم و احساسی کردی به من اجازه میدی به اسم زیبات مین اضافه کنم تا بشی مین آ.ت [ مارالتون چی نوشت به به ]
-بلههههه
پایان فیک پشیمون فیک بعدی از جونگ کوک
𝔭𝔞𝔯𝔱¹⁰
یونگی ×
ا.ت -
ا.ت ویو
داشتم وسیله ها رو جمع میکردم که یهو یه چیز اومد جلو صورتم و سیاهی
کم کم چشمام باز شد
تو یه اتاق بزرگ و زیبا بودم از اتاق اومدم بیرون یه عمارت زیبا بود یه نوشته پیدا کردم
*◄থৣ بیا حیاط پشتی 💖থৣ►
این دیگه کیه داره اسکولم میکنه
ابررررفضلللل
رفتم حیاط پشتی
اون اعضا لارا یونسو و بورام بودن
-هن
لارا : میگم خنگی میگی نه
یه چشم بند بهم داد و دستم رو گرفت گذاشت تو دستای گرمی اون دست ها رو خوب میشناختم مین یونگی
× فهمیدی [ دلنشین ]
-پیشی
چشم بندو باز کردم و دیدم یونگی تو باغ زیبای شکوفه جلوم زانو زده
× قبل از اینکه تو رو ببینم سرد و بی احساس بودم ولی تو منو تغیر دادی و منو گرم و احساسی کردی به من اجازه میدی به اسم زیبات مین اضافه کنم تا بشی مین آ.ت [ مارالتون چی نوشت به به ]
-بلههههه
پایان فیک پشیمون فیک بعدی از جونگ کوک
۱۳.۹k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.