بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت دوم :
شرّ دنیا و آخرت با جهل است : هدف سالک حق، وصل به آگاهیِ زنده و لایتناهی است. او با سلوکی پیگر، آن را نشانه رفته است. جز این باشد به جهل تن داده، و جهل با هر چیز دیگر که ترکیب شود معجونی زهرآگین ساخته است.
جهل + دین = ارهاب
جهل + آزادی = هلاکت
جهل + قدرت = استبداد
جهل + ثروت = فساد
جهل + فقر = جُرم
جهل + دوستی = خسارت
جهل + ترس = بردگی
جهل + تعصب = حماقت
جهل + نیاز = ذلت
جهل + خشم = ظلم
جهل + قضاوت = بی عدالتی
جهل + رفتن = گمراهی
پیامبر(ص) فرمود: شَرُّ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ مَعَ الجَهلِ - شرّ دنیا و آخرت، با جهل است.(روضةُ الواعظین ص 17)
جهل:هر کس، هر چیزی را جز آنگونه که هست، تصور کند، جاهل است. این یعنی همه ما اگر نگویم در همه چیز در مورد مهمترین چیزها و پدیده ها جاهلیم.
نه خود را به تمامی می شناسیم،نه خدا را آنگونه که شایسته است می شناسیم، و نه جهان را که آیات خداست.
از این جهل تاریک و مخرّب، آن به آن باید به عالِم غیب و شهود پناه بُرد.
مشکل بشر، جهالت درک ناموجود و عدم درک موجود است. و معنای جهل، بد فهمی است و نه نفهمی.
بیماری تعصب : تعصب، غیرت معنا نمی دهد. تعصب یک بیماری خطرناک است. و این از ریشه اسمش پیداست. آن عصبی شدن و خود را در اختیار خشونت قرار دادن و از جاده اعتدال و از صراط مستقیم خارج شدن است. حال آن که غیرت، غیر خدا را نپرستیدن است. خود را اسیر مِن دونِ الله نکردن است. توجه از خلق بریدن و به حقیقت مطلق عشق ورزیدن است. تعصب، کور است و غیرت نور. تعصب فاجعه آفرین و دردسر ساز است. غیرت، آورنده امنیت و آرامش راستین است. غیور از اسماء نیک خداست. متعصب، دشمن اسماء نیک خداست. غیرت ریشه در آگاهی دارد، تعصب ریشه در جهل دارد. غیرت کجا و تعصب کجا؟! نکند اینها را مترادف هم بدانی! که فرق شان از زمین تا آسمان است. بدان که پیامبر خدا(ص) هر روز شش بار از تعصب و خشونت به خدا پناه می برد. (الخصال ص ۳۲۹)
دچار جهل مرکب :اگر کسی نداند که مثلاً شکر شیرین است، آن جهل بسیط است. اما اگر کسی که نداند شکر شیرین است، حکم دهد که آن تلخ است، این جهل مرکب است. ما امروزه بیش از جهل بسیط دچار جهل مرکب هستیم. حقیقت چیزی را ندانسته حکم خلاف می دهیم. جهل بسیط یک نادانی است اما جهل مرکب حماقت در حماقت است. آن که جهل بسیط دارد را با معلمی می توان عالِم کرد، اما آن که دچار جهل مرکب است هزار معلم او را کفاف نشاید. همچنانکه نقل است مسیح(ع) فرمود؛ من مرده را زنده کردن توانم، اما احمق را نجات نتوانم.(پایان )
قسمت دوم :
شرّ دنیا و آخرت با جهل است : هدف سالک حق، وصل به آگاهیِ زنده و لایتناهی است. او با سلوکی پیگر، آن را نشانه رفته است. جز این باشد به جهل تن داده، و جهل با هر چیز دیگر که ترکیب شود معجونی زهرآگین ساخته است.
جهل + دین = ارهاب
جهل + آزادی = هلاکت
جهل + قدرت = استبداد
جهل + ثروت = فساد
جهل + فقر = جُرم
جهل + دوستی = خسارت
جهل + ترس = بردگی
جهل + تعصب = حماقت
جهل + نیاز = ذلت
جهل + خشم = ظلم
جهل + قضاوت = بی عدالتی
جهل + رفتن = گمراهی
پیامبر(ص) فرمود: شَرُّ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ مَعَ الجَهلِ - شرّ دنیا و آخرت، با جهل است.(روضةُ الواعظین ص 17)
جهل:هر کس، هر چیزی را جز آنگونه که هست، تصور کند، جاهل است. این یعنی همه ما اگر نگویم در همه چیز در مورد مهمترین چیزها و پدیده ها جاهلیم.
نه خود را به تمامی می شناسیم،نه خدا را آنگونه که شایسته است می شناسیم، و نه جهان را که آیات خداست.
از این جهل تاریک و مخرّب، آن به آن باید به عالِم غیب و شهود پناه بُرد.
مشکل بشر، جهالت درک ناموجود و عدم درک موجود است. و معنای جهل، بد فهمی است و نه نفهمی.
بیماری تعصب : تعصب، غیرت معنا نمی دهد. تعصب یک بیماری خطرناک است. و این از ریشه اسمش پیداست. آن عصبی شدن و خود را در اختیار خشونت قرار دادن و از جاده اعتدال و از صراط مستقیم خارج شدن است. حال آن که غیرت، غیر خدا را نپرستیدن است. خود را اسیر مِن دونِ الله نکردن است. توجه از خلق بریدن و به حقیقت مطلق عشق ورزیدن است. تعصب، کور است و غیرت نور. تعصب فاجعه آفرین و دردسر ساز است. غیرت، آورنده امنیت و آرامش راستین است. غیور از اسماء نیک خداست. متعصب، دشمن اسماء نیک خداست. غیرت ریشه در آگاهی دارد، تعصب ریشه در جهل دارد. غیرت کجا و تعصب کجا؟! نکند اینها را مترادف هم بدانی! که فرق شان از زمین تا آسمان است. بدان که پیامبر خدا(ص) هر روز شش بار از تعصب و خشونت به خدا پناه می برد. (الخصال ص ۳۲۹)
دچار جهل مرکب :اگر کسی نداند که مثلاً شکر شیرین است، آن جهل بسیط است. اما اگر کسی که نداند شکر شیرین است، حکم دهد که آن تلخ است، این جهل مرکب است. ما امروزه بیش از جهل بسیط دچار جهل مرکب هستیم. حقیقت چیزی را ندانسته حکم خلاف می دهیم. جهل بسیط یک نادانی است اما جهل مرکب حماقت در حماقت است. آن که جهل بسیط دارد را با معلمی می توان عالِم کرد، اما آن که دچار جهل مرکب است هزار معلم او را کفاف نشاید. همچنانکه نقل است مسیح(ع) فرمود؛ من مرده را زنده کردن توانم، اما احمق را نجات نتوانم.(پایان )
۷۷۶
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.