گر طی کنم طریق ادب را چه میکنی

گر طی کنم طریق ادب را چه می‌کنی
رانم دلیر رخش طلب را چه می‌کنی

گر من به دل فرو نخورم دشنه‌های ناز
آن غمزهٔ حریص غضب را چه می‌کنی

گیرم ز ناز منع توان کرد حسن را
چشم نیازمند طلب را چه می‌کنی

با چشم شوخ نیز گرفتم بر آمدی
آن خندهٔ نهانی لب را چه می‌کنی

ای بی سبب اسیر کش بیگناه سوز
پرسند اگر به حشر سبب را چه می‌کنی

عجز و نیاز روزم اگر بی اثر بود
تأثیر گریهٔ دل شب را چه می‌کنی

وحشی گرفتم آنکه تو از ننگ مدعی
بستی زبان ز شعر لقب را چه می‌کنی

وحشی بافقی
دیدگاه ها (۳)

.خدایادست هایم به آرزوهایم نرسید آنها بسیار دورند !اما درخت ...

گریه می خواهم کنم، گریه جوانم می کندمُفت گر باشم ولی، گریه گ...

‌ بنویسید؛دلش مثل دل شیشه شکستآن زمانی که دلی بر دل رویا ها ...

اوین آباد اولا گوز یاشیمی سن قان ائلدینسنده شیرین کیمی فرهاد...

آمده‌ای که راز من بر همگان بیان کنی🌸و آن شه بی‌نشانه را جلوه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط