م.ا:ی کاری براشون پیش اومد مجبور شدن برای چند روز برن خار
م.ا:ی کاری براشون پیش اومد مجبور شدن برای چند روز برن خارج از کشور
ا.ت:چی؟
کوک:پس چرا به ما خبر ندادن
م.ک:آخه خیلی یهویی شد پسرم
ا.ت:تا کی اونجان؟
م.ا:ی سه چهار روزی اونجان
دیگه حرفی رد و بدل نشد و غذامون رو خوردیم بعد منو بورام رفتیم نشستیم روی مبل و تصمیم گرفتیم یکم فیلم ببینیم
ا.ت:شما نمیآید فیلم ببینیم؟
م.ا:نه عزیزم منو م.ک و هانول میخوایم بریم تو حیاط
بورام:آها تو چی کوک؟
کوک:منم میخوام برم گیم نت
ا.ت:وا تازه اومدیم خونه که
کوک:آخه دوستام زنگ زدن منم قبول کردم
ا.ت:آها اوکی پس مراقب خودت باش
م.ک:آروم برون پسرم
کوک:باشه خداحافظ خانوما
همه:خداحافظ
کوک رفت مامانا هم رفتن تو حیاط
بورام:ا.ت حالا که تنهاییم میای فیلم عاشقانه ببینیم
ا.ت:شیطون شدی ها
بورلن:یاااا
ا.ت:باشه باشه موافقم
بورام:اوکی تو انتخاب میکنی؟
ا.ت:نه خودت انتخاب کن
بورام:باشه
بدرام ی فیلمی انتخاب کرد و گزاشت ببینیم بعد از چند دقیقه یهو فیلم صحنه دار شد که...
ا.ت:چی؟
کوک:پس چرا به ما خبر ندادن
م.ک:آخه خیلی یهویی شد پسرم
ا.ت:تا کی اونجان؟
م.ا:ی سه چهار روزی اونجان
دیگه حرفی رد و بدل نشد و غذامون رو خوردیم بعد منو بورام رفتیم نشستیم روی مبل و تصمیم گرفتیم یکم فیلم ببینیم
ا.ت:شما نمیآید فیلم ببینیم؟
م.ا:نه عزیزم منو م.ک و هانول میخوایم بریم تو حیاط
بورام:آها تو چی کوک؟
کوک:منم میخوام برم گیم نت
ا.ت:وا تازه اومدیم خونه که
کوک:آخه دوستام زنگ زدن منم قبول کردم
ا.ت:آها اوکی پس مراقب خودت باش
م.ک:آروم برون پسرم
کوک:باشه خداحافظ خانوما
همه:خداحافظ
کوک رفت مامانا هم رفتن تو حیاط
بورام:ا.ت حالا که تنهاییم میای فیلم عاشقانه ببینیم
ا.ت:شیطون شدی ها
بورلن:یاااا
ا.ت:باشه باشه موافقم
بورام:اوکی تو انتخاب میکنی؟
ا.ت:نه خودت انتخاب کن
بورام:باشه
بدرام ی فیلمی انتخاب کرد و گزاشت ببینیم بعد از چند دقیقه یهو فیلم صحنه دار شد که...
۵.۴k
۰۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.