سناریو [درخواستی]
سناریو [درخواستی]
استری کیدز
وقتی دارن کارای خاک بر سری میکنن و مامان باباهاشون میان داخل
چان:(تور رو محکم بغل میکنه)مامان بابا؟
چانگبین:خب چیکار کنم مامان(مامان ا/ت)دخترت خیلی خاستنیه
جیسونگ:این اتاق در داره به خدا
فیلیکس:مامان بابا چرا نمیزارید یه لحظه راحت باشیم اههههه
هیونجین:مامان بابااااا لطفا برید بیرون بزارید راحت کارمو بکنم
لینو:ای بابااااا ا/ت پاشو جمع کن حسش رفت
سونگمین:(پتو رو میکشه روت)عهههههه مگه نمیبینید دوست دخترم لخته برید بیرون
جونگین:(زیاد اهمیت نمیده به کارش ادامه میده)
استری کیدز
وقتی دارن کارای خاک بر سری میکنن و مامان باباهاشون میان داخل
چان:(تور رو محکم بغل میکنه)مامان بابا؟
چانگبین:خب چیکار کنم مامان(مامان ا/ت)دخترت خیلی خاستنیه
جیسونگ:این اتاق در داره به خدا
فیلیکس:مامان بابا چرا نمیزارید یه لحظه راحت باشیم اههههه
هیونجین:مامان بابااااا لطفا برید بیرون بزارید راحت کارمو بکنم
لینو:ای بابااااا ا/ت پاشو جمع کن حسش رفت
سونگمین:(پتو رو میکشه روت)عهههههه مگه نمیبینید دوست دخترم لخته برید بیرون
جونگین:(زیاد اهمیت نمیده به کارش ادامه میده)
۲۰.۶k
۰۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.