سناریو [درخواستی]
تی اکس تی
وقتی از کمپانی برمیگردن میبینن عروسک خرسی بزرگمون رو بغل کردیم بخوابیدیم
سوبین:کیوتی من
یونجون:شوهر عزیزت از سر کار خسته کوفته برمیگرده به جای اینکه بیای بغلش کنی ببوسیش عروسک خرسیتو بغل کردی خوابیدی واقعا که(با صدای بلند)
تهیون:(عروسک رو از بغلت در میاره خودشو جایگزینش میکنه)
بومگیو:خرسم نشدیم
کای:(خرسو از بغلت میاره بیرون براید استایل بغلت میکنه میبره رو تخت محکم از پشت بغلت میکنه)
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.