انا فی مدیحک الکن لااهتدی *** و انا الخطیب الهبرزی المصقع
انا فی مدیحک الکن لااهتدی *** و انا الخطیب الهبرزی المصقع
اقول فیک: سمیدع کلاولا *** حاشا لمثتلک ان یقال: سمیدع
بل انت فی یوم القیامه حاکم *** فی العالمین وشافع ومشفع
و الله لو لا حیدر ما کانت ال *** دنیا و لا جمع البر یه مجمع
من اجله خلق الزمان وضو ئت *** شهب کنسن و جن لیل ادرع
علم الغوب الیه غیر مدافع *** و الصبح ابیض مسفر لا ید فع
و الیه فی یوم المعاد حسابنا *** و هو الملاذ لنا غدا و المفزع
یامن له فی ارض قلبی منزل *** نعم المراد الرحب والمستربع
اهواک حتی فی حشاشه مهجتی *** نارتشب علی هواک و تلذع
و تکاد نفسی ان تذوب صبابه *** خلقا و طبعا لا کمن یتطبع
و رایت دین الاعتزال و اننی *** اهوی لاجلک کل من یتشییع
و لقد علمت بانه لا بد من *** مهدیکم و لیومه اتوقع
یحمیه من جندالاله کتائب *** کالیم اقبل زاخرا یتدفع
فیها لال ابی الحدید صوارم *** مشهوره ورماخ خط شرع
و رجال موت مقدمون کانهم *** اسد العرین الربد لا تتکعکع
و لقد بکیت لقتل آل محمد *** بالطف حتی کل عضو مد مع
تالله انسی الحسین و شلوه *** تحت السنابک بالعراء موزع
زبان من از ذکر ثناها و ستایش های تو الکن است، با اینکه من همان سخنور سخن پرداز زبر دستم
یا در مدح تو بگویم: تو «سروری» نه، نه، کلمه «سرور» کوچکتر از آن است که برای تو مدح باشد!
تویی حاکم روز قیامت، در میان خلق اولین و آخرین، تویی شفیع پذیرفته شفاعت
به خدا سوگند، اگر «حیدر» نبود، نه دنیا و نه خلق دنیا هیچ یک نبودند
زمان، برای او آفریده شد، ستارگان شبرو برای او روشن گشتند و شب و سپیده برای او پدید آمدند.
او عالم به غیب است، بی هیچ انکاری چنانکه صبح روشن را نتوان انکار کرد
در روز رستاخیز حساب ما با اوست، در فردای قیامت پناه و پناهگاه همگان است
ای کسی که بر سرزمین قلب من حکومت می کنی! این عرصه برای تاخت و تاز عشق تو عرصه ای فراخ و درخور است.
من عاشق توام، عاشقی که آتش سرکش عشق در جانش شعله می کشد و سر تا پایش را می سوزاند
الان و یک دم است که جان من در این عشق و آرزمندی ذوب گردد، عشقی برخاسته از نهاد جان، نه خون عشق آن کسان که خویشتن به عاشقی می زنند.
منم معتزلی، اما به خاطر عشق تو، به همه شیعیان تو نیز عشق می ورزم.
من می دانم که ناگزیر فرزنده تو «مهدی» ظهور خواهد کرد، من همواره در آرزوی رسیدن آن روزم
آن که روز که مهدی درآید، سپاه خدا (دسته دسته) به یاری او شتابند، و او و سپاهش چونان دریای خروشان دمان به سوی جامعه بشری سرازیر شوند.
امیدوارم، در آن روز، از خاندان ابی الحدید نیز در میان لشکر مهدی، شمشیر زنان و نیزه گزارانی چند به هم رسند.
مردانی با مرگ پیمان بسته و پیشگامانی دست از جان شسته و شیرانی چونان شیران بیشه ترس ناشناخته
من برای کشته شدن فرزندان پیامبر در صحنه خونین عاشورا نیز اشک ها ریخته ام، آن سان که گویی هر عضو از اعضای من چشمی شده است اشک افشان
به خدا قسم نمی توانم «حسین» را فراموش کنم و پیکر پاره پاره او را در زیر سم اسبان در دامن بیابان....
#امیرالمومنین
#شیعه
#مولا
#علی
#نجف
#پدر
#قصیده_عینیه
#ابن_ابی_الحدید
#سنی_معتزلی
#عشق_مولا
پ.ن۱: ابن ابی الحدید و ما ادارک ابن ابی الحدید
.
پ.ن۲:ببینید یک سنی چطوری به مولا عرض ارادت میکنید اونوقت ما...
.سراپا تقصیریم مولا....
اقول فیک: سمیدع کلاولا *** حاشا لمثتلک ان یقال: سمیدع
بل انت فی یوم القیامه حاکم *** فی العالمین وشافع ومشفع
و الله لو لا حیدر ما کانت ال *** دنیا و لا جمع البر یه مجمع
من اجله خلق الزمان وضو ئت *** شهب کنسن و جن لیل ادرع
علم الغوب الیه غیر مدافع *** و الصبح ابیض مسفر لا ید فع
و الیه فی یوم المعاد حسابنا *** و هو الملاذ لنا غدا و المفزع
یامن له فی ارض قلبی منزل *** نعم المراد الرحب والمستربع
اهواک حتی فی حشاشه مهجتی *** نارتشب علی هواک و تلذع
و تکاد نفسی ان تذوب صبابه *** خلقا و طبعا لا کمن یتطبع
و رایت دین الاعتزال و اننی *** اهوی لاجلک کل من یتشییع
و لقد علمت بانه لا بد من *** مهدیکم و لیومه اتوقع
یحمیه من جندالاله کتائب *** کالیم اقبل زاخرا یتدفع
فیها لال ابی الحدید صوارم *** مشهوره ورماخ خط شرع
و رجال موت مقدمون کانهم *** اسد العرین الربد لا تتکعکع
و لقد بکیت لقتل آل محمد *** بالطف حتی کل عضو مد مع
تالله انسی الحسین و شلوه *** تحت السنابک بالعراء موزع
زبان من از ذکر ثناها و ستایش های تو الکن است، با اینکه من همان سخنور سخن پرداز زبر دستم
یا در مدح تو بگویم: تو «سروری» نه، نه، کلمه «سرور» کوچکتر از آن است که برای تو مدح باشد!
تویی حاکم روز قیامت، در میان خلق اولین و آخرین، تویی شفیع پذیرفته شفاعت
به خدا سوگند، اگر «حیدر» نبود، نه دنیا و نه خلق دنیا هیچ یک نبودند
زمان، برای او آفریده شد، ستارگان شبرو برای او روشن گشتند و شب و سپیده برای او پدید آمدند.
او عالم به غیب است، بی هیچ انکاری چنانکه صبح روشن را نتوان انکار کرد
در روز رستاخیز حساب ما با اوست، در فردای قیامت پناه و پناهگاه همگان است
ای کسی که بر سرزمین قلب من حکومت می کنی! این عرصه برای تاخت و تاز عشق تو عرصه ای فراخ و درخور است.
من عاشق توام، عاشقی که آتش سرکش عشق در جانش شعله می کشد و سر تا پایش را می سوزاند
الان و یک دم است که جان من در این عشق و آرزمندی ذوب گردد، عشقی برخاسته از نهاد جان، نه خون عشق آن کسان که خویشتن به عاشقی می زنند.
منم معتزلی، اما به خاطر عشق تو، به همه شیعیان تو نیز عشق می ورزم.
من می دانم که ناگزیر فرزنده تو «مهدی» ظهور خواهد کرد، من همواره در آرزوی رسیدن آن روزم
آن که روز که مهدی درآید، سپاه خدا (دسته دسته) به یاری او شتابند، و او و سپاهش چونان دریای خروشان دمان به سوی جامعه بشری سرازیر شوند.
امیدوارم، در آن روز، از خاندان ابی الحدید نیز در میان لشکر مهدی، شمشیر زنان و نیزه گزارانی چند به هم رسند.
مردانی با مرگ پیمان بسته و پیشگامانی دست از جان شسته و شیرانی چونان شیران بیشه ترس ناشناخته
من برای کشته شدن فرزندان پیامبر در صحنه خونین عاشورا نیز اشک ها ریخته ام، آن سان که گویی هر عضو از اعضای من چشمی شده است اشک افشان
به خدا قسم نمی توانم «حسین» را فراموش کنم و پیکر پاره پاره او را در زیر سم اسبان در دامن بیابان....
#امیرالمومنین
#شیعه
#مولا
#علی
#نجف
#پدر
#قصیده_عینیه
#ابن_ابی_الحدید
#سنی_معتزلی
#عشق_مولا
پ.ن۱: ابن ابی الحدید و ما ادارک ابن ابی الحدید
.
پ.ن۲:ببینید یک سنی چطوری به مولا عرض ارادت میکنید اونوقت ما...
.سراپا تقصیریم مولا....
۳.۶k
۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.