اولین بار که این دستارو دیدم یه شاگرد کوچک داشتم علی جان
اولین بار که این دستارو دیدم یه شاگرد کوچک داشتم علی جان ... میومد نقاشی یاد بگیره ... خیلی برام عجیب بود دستاش .. گردنش .. به سختی مداد رنگارو دستش میگرفت ... دیدم سختشه رومم نمیشد بگم به مادرش نمیدونم مریضیش چیه ... بهش آبرنگ یاد دادم شاید راحتتر باشه ... هر بار علی میومد لبخند میزد ... هربار ... تا اینکه علی دیگه نیومد ... شبیه یه ستاره کوچیک اومد تو دنیا و خیلی زیبا رفت ... یه پروانه کوچیک زیبا .. هربار یه جام درد میگیره هر بار خسته میشم هر بار یاد علی میفتم که خیلی درد داشت ولی با همه بچگیش لبخند میزد ... نوشته خانم دلارام ناصری
@delinaseri
طرح خانم فاطمه متاله
@fateme.motealle
آسمان پرواز پروانه های تان باشید
سپاس از مهر و محبت تان
@delinaseri
طرح خانم فاطمه متاله
@fateme.motealle
آسمان پرواز پروانه های تان باشید
سپاس از مهر و محبت تان
۱.۸k
۲۵ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.