عروس مافیا

عروس مافیا
part 6
که یهو ماشین ایستاد پیاده شدیم چمدونم از صندوق عقب آوردن بیرون سرم برگردوندم به عمارت عمارت که نیست قصر لامصب پشمام از این حجم زیبایی عمارت ریخت که جان صدام زد
&هی آیلین حواست کجاست ۳ صدات کردم
ببخشید حواسم نبود
&اشکالی نداره بیا برین داخل
ویو آیلین:
وارد عمارت شدیم که دیدم کل خدمتکارا وایسادن به ما نگاه میکنن وقتی وارد شدیم همشون تا کمر تعظیم کردن جان منو برد داخل اتاقم بهم گفت اینجا اتاقته لباساتو بذار تو کمد بعد واسه شام خدمتکار صدات میکنه ازش تشکر کردم رفت بیرون منم که خیلی خسته بودم اول رفتم یه دوش ۲۰ مینی گرفتم رفتم ولو شدم روی تخت که دیگه سیاهی متعلق
ویو جونگکوک: امرو اون دختره میارن وایسا اسمش چی بود اها آیلین اون دو رگه اس یه رگش ایرانی بود یه رگش کره ای وقتی اولین بار دیدمش احساس کردم قلبم لرزید ولی به روی خودم نیاوردم داشتم به سمت عمارت میرفتم که جان زنگ زد
&الو جونگکوک سلام
+الو علیک کاری داشتی
&اره آیلین آوردم الان تو اتاقشه
+باشه مرسی منم الان دیگه میرسم عمارت خداحافظ
&باش خداحافظ
ویو جونگکوک: منو جان دوست های بچگی هستیم و همکارمم هست داشتم فکر میکردم که وقتی وارد عمارت شدم چطوری خودمو جلوه بدم سرد مغرور مثل همیشه باشم یا مهربون که یهو به خودم اومدم گفتم خاک تو سرت جونگکوک تو یه مافیایی معلومه که باید سرد مغرور خشن باشی داشتم همینجوری با خودم حرف میزدم که دوباره گوشیم زنگ خورد منشیم بود جواب دادم علامت منشی <
>سلام رئیس یه مشکلی پیش اومده لطفا زود بیاید شرکت
+چی شده بگو ببینم
>رئیس الان نمیتونم بگم لطفا هرچه سریعتر بیاید شرکت
+باشه قطع کن دارم میام
ویو جونگکوک:
به راننده‌ ام گفتم دور بزن برگرد شرکت ای تف تو شانس قرار بود با آیلین درباره اون قوانین صحبت کنم آخه پدر مادرم امشب میان که ببین عروسشون چه شکلیه وایی من الان چیکار کنم وقتی رسیدم شرکت رفتم داخل که دوباره همه کارمندا تا کمر خم شدن به منشی گفتم چی شده گفت رئیس محموله هارو دزدیدن لا داد گفتم چی کدوم خری جرئت کرده محموله های منو بدزده همین الان ردشو برام میزنین زود باشید همه با ترس گفتن چشم رئیس
بچه من فقط به خاطر یه خوشگل خانومی میزارم چون میگم نمیخوام دلش بشکنم
شرط ها هم چیز زیادی نیستن ۱۵ لایک کافیه بوس به کله هاتون💋
دیدگاه ها (۶)

بچه ها ببخشید این روزا نبودم به خاطر اینکه به شدت مریض شدم و...

ویو جونگکوک: عروس مافیاپارت :۷وقتی ردشو برام زدن...

عکس فیک تغییر کرد

فیک عروس مافیا part 5نشستم داخل ماشین که یه مردی نشسته بود ف...

پارت ۱۷ فیک دور اما آشنا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط