فقط زندگی در جهانی را تصور کن که در آن آینه نباشد تو درب

فقط زندگی در جهانی را تصور کن که در آن آینه نباشد. تو درباره صورتت خیالبافی می کنی و تصورت این است که صورتت بازتاب آن چیزی است که در درون توست.

و بعد وقتی چهل ساله شدی برای اولین بار آینه ای در برابرت قرار می گیرد. وحشت خودت را مجسم کن!
تو یک صورت بیگانه خواهی دید و به روشنی به چیزی پی خواهی برد که قادر به پذیرفتنش نیستی:

صورت تو، خود تو نیست!



میلان_کوندرا🌹🌱
دیدگاه ها (۰)

‌.میان روزمرِّگی‌ام در میان قهوه و چایو در دلِ کلماتی که گاه...

Sometimes the chains that prevent us from being free are mor...

به وفای تو کز آن روز که دلبند منیدل نبستم به وفای کس و در نگ...

همه تو جواب دورت بگردم میگن :خدا نکنهدرحالی که اصلا معنا و م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط