خواستم دست به مویش ببرم خواب شود

خواستم دست به مویش ببرم خواب شود

عطر گیسوش چنان بود که بی هوشم کرد

#کاظم_بهمنی
دیدگاه ها (۰)

💭دستم به تو نمی‌رسد، اما خیالمانگشت بر زلفِ تو می‌زند هر بار...

چشمانت حادثه ی بی تکراری ست که برایم زیباترینغزلِ تاریخ را م...

چقدر حس نشستن کنار تو خوب استخدا برای دل من، تو را نگه دارد!...

تبسم کردی و صبحم چه زیبا شد دل افروزمخوشا چشمی که صبحِ او به...

خواستم دست به مویش ببرم خواب شود عطرِ گیسویش چنان بود که بی ...

🫠عـاشقی جـرم قشنگی ست گرفتارم کردخواب بودم که شبی عشق تو بید...

خواستم دل ببرم از دل لیلا که نشد تا که عشقش بشوم با دل شیدا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط