ترجمه آهنگ Alone:
ترجمه آهنگ Alone:
کی شروع شد؟
ترس از همه ی کسایی که جلوی من لبخند میزنن
خسته از فرار کردن ولی
تویِ همین الان، کسی که راهش رو گم کرده
وقتی خوابم برد، مست
هیچ کدومش رو یادم نمیاد
بهش فکر کردم: چیکار دارم میکنم الان؟
چرا من تنها کسیم که اینشکلیه؟ نه، همه این شکلین
دیدن خودم که همیشه تظاهر میکنم که خوبم
احساس رقت انگیزی میکنم
همون روز
دوباره تکرار میشه
چقدر باید تحمل کنم
تا وقتی که بتونم برگردم؟
یه شب سرد و تنها
بدون حتی یه فکر، دور اتاق تاریک به تنهایی قدم میزنم
گفتم که خوب بودم،
ولی احساس میکنم دارم ذره ذره خودم رو از دست میدم
روز و شب، سقوط در حال تکرار
گرگ و میش بد من به دوردست ها نگاه میکنم ولی
روز و شب، سقوط در حال تکرار
(مِی دِی، من رو بیرون بیار)
درستش کن، قراره روبه راه بشه
حتی اگه سعی کنی دوباره یه عذر قابل قبول درست کنی
حتی اگه سعی کنی چشم هات رو ببندی و به دوردست ها نگاه کنی
میدونی، که خیلی وقته شکستی
که نمیتونی به گذشته برگردی
یه شب سرد و تنها
بدون حتی یه فکر، دور اتاق تاریک به تنهایی قدم میزنم
گفتم که خوب بودم،
ولی احساس میکنم دارم ذره ذره خودم رو از دست میدم
روز و شب، سقوط در حال تکرار
گرگ و میش بد من به دوردست ها نگاه میکنم ولی
روز و شب، سقوط در حال تکرار
(مِی دِی، من رو بیرون بیار)
درستش کن، قراره روبه راه بشه
کی شروع شد؟
ترس از همه ی کسایی که جلوی من لبخند میزنن
خسته از فرار کردن ولی
تویِ همین الان، کسی که راهش رو گم کرده
وقتی خوابم برد، مست
هیچ کدومش رو یادم نمیاد
بهش فکر کردم: چیکار دارم میکنم الان؟
چرا من تنها کسیم که اینشکلیه؟ نه، همه این شکلین
دیدن خودم که همیشه تظاهر میکنم که خوبم
احساس رقت انگیزی میکنم
همون روز
دوباره تکرار میشه
چقدر باید تحمل کنم
تا وقتی که بتونم برگردم؟
یه شب سرد و تنها
بدون حتی یه فکر، دور اتاق تاریک به تنهایی قدم میزنم
گفتم که خوب بودم،
ولی احساس میکنم دارم ذره ذره خودم رو از دست میدم
روز و شب، سقوط در حال تکرار
گرگ و میش بد من به دوردست ها نگاه میکنم ولی
روز و شب، سقوط در حال تکرار
(مِی دِی، من رو بیرون بیار)
درستش کن، قراره روبه راه بشه
حتی اگه سعی کنی دوباره یه عذر قابل قبول درست کنی
حتی اگه سعی کنی چشم هات رو ببندی و به دوردست ها نگاه کنی
میدونی، که خیلی وقته شکستی
که نمیتونی به گذشته برگردی
یه شب سرد و تنها
بدون حتی یه فکر، دور اتاق تاریک به تنهایی قدم میزنم
گفتم که خوب بودم،
ولی احساس میکنم دارم ذره ذره خودم رو از دست میدم
روز و شب، سقوط در حال تکرار
گرگ و میش بد من به دوردست ها نگاه میکنم ولی
روز و شب، سقوط در حال تکرار
(مِی دِی، من رو بیرون بیار)
درستش کن، قراره روبه راه بشه
۱۰.۴k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.