تکپارتی تهکوک(کوتاه)

#تکپارتی
#تهیونگ
#جونگ‌کوک
#تهکوک
#بی‌تی‌اس


(وقتی از خط قرمزشون رد میشی...)
تهیونگ:&جونگ کوک:$ا/ت:÷


ویو ا/ت:من یه چند سالی هست که با تهیونگو جونگ کوک قهرم سر یه موضوع بیخودی...امروز دوستم یوری بهم زنگ زد..گفت بیا بریم بار خوش میگذره از اون موضوعی که با اونا قهر کردی خلاص میشی فراموش میکنو...منم قبول کردم چون خواستم حرصشونو دربیارم...رفتم یه لباس خیلی خوشگل تا بالای زانو هام بود و باز بود رو پوشیدم...کسی نبود تو خوابگاه..تنها کسی که بود نامجون بود که بهش نگفتم کجا میرم...
.
.
.
.
ویو تهیونگ:منو جونگ کوک بیرون بودیم کافه هم بودیم یه چند ساعتی گشتی زدیم و خواستیم بریم خونه که جونگ کوک مخالفت کرد و گفت بریم بار دوستم زنگ زده گفت بیاین اینجا منم مخالفت نکردم و رفتیم سمت بار وقتی رفتیم تو بوی سیگار و الکل قاطی شده بود...
یوری:ا/ت!!‍(با تعجب)
÷چیه؟(کمی مست)
یوری:اونا جونگ کوکو تهیونگ نیستن؟
÷کجا؟
یوری:اون کنار
÷چرا چرا اونان باید قایم شم..
یوری:مگه نگفتی بهشون؟
÷به هیچکی نگفتم
یوری:عجباااا!! اوه اوه دارن میان اینوری بدو بدو برو زیر میز(لبخند)
÷(رفت زیر میز)
&سلام یوری
$سلام خوبی؟
(چند ساعت بعد)
÷[با خودش]اوففف گرمم شد حتما رفتن...(از زیر میز اومد بیرون که پشتشو کرد با تهکوک چشم تو چشم شد)
&ا/تت؟
÷سلامم
$تو اینجا چیکار میکنی؟
÷{سریع رفت بیرون}
&با اجازه
$خدانگهدار
&(بازوی ا/ت رو گرفت)
&کجا در میرفتی؟
÷تهیونگ.. ببخشید..
$باید ناله کنی..
÷من..من..
$برو تو ماشین
÷برم کیفمو بردارم
$بیا اینم کیفت خودم برداشتمش
&زود باش برو تو ماشین که تو خونه کار زیاد داریم
$تا صبح کار داریم
÷[سرش پایین بود]




تمام
درخواستی نبود گفتم بزارم
دیدگاه ها (۰)

خودتون میدونید چیکار کنین دیگه...https://wisgoon.com/zndasma...

سناریو استری کیدز

خوب شده؟گفتین هیونلیکس اینم از این

مدرسه اوکی داpart48ا/ت: الو سلام... : سلام ا/ت خوبی گوشی رو ...

ادامه پارت۱۳ عاشق روانی ویو ات میخواستیم بریم بار یه لباس با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط