دیشب همه خواب بودن!
دیشب همه خواب بودن!
ی لامپ کوچیک روشن کردم رفتم جلوی آینه جوری ک کسی نفهمه.
دیدم ی دختره بم خیره شده...
با لب قرمز کبود ترک خورده...
زیر چشاش گود افتاده...
چشماش خماره...
اشک تو چشاش جمع شده...
دستاش کبوده...
رنگ صورتش پریده...
موهاش همه ژولیدس...
صورتش خط داره ، زخمه...
یهو دیدم دختره دستاشو کرد تو موهاش، یهو اشکش ریخت!!
بی صدا داشت گریه میکرد ولی باز لبخند رو لباش بود.
دختره انقد بی صدا اشکش ریخت ک از شدت تحملش سکسکش گرفته بود..
یهو دیدم تحملش داره تموم میشه صداش داره در میاد.
جلوی دهنشو گرفت اشکاش ریخت رو دستش ک جلوی دهنش بود.
ی لحظه فکر کردم این واقعا منم؟
همون دختر شیطونه همیشه خندون..!!!!!
دیشب، اونجا بود ک فهمیدم عاشق شدم...
فهمیدم دیگه بزرگ شدم...
فهمیدم خیلی دوستت دارم.
و مهم تر از همه⭕ ️
اونجا بود ک فهمیدم هیچوقت نمیبخشمت:)
#Minaღ
ی لامپ کوچیک روشن کردم رفتم جلوی آینه جوری ک کسی نفهمه.
دیدم ی دختره بم خیره شده...
با لب قرمز کبود ترک خورده...
زیر چشاش گود افتاده...
چشماش خماره...
اشک تو چشاش جمع شده...
دستاش کبوده...
رنگ صورتش پریده...
موهاش همه ژولیدس...
صورتش خط داره ، زخمه...
یهو دیدم دختره دستاشو کرد تو موهاش، یهو اشکش ریخت!!
بی صدا داشت گریه میکرد ولی باز لبخند رو لباش بود.
دختره انقد بی صدا اشکش ریخت ک از شدت تحملش سکسکش گرفته بود..
یهو دیدم تحملش داره تموم میشه صداش داره در میاد.
جلوی دهنشو گرفت اشکاش ریخت رو دستش ک جلوی دهنش بود.
ی لحظه فکر کردم این واقعا منم؟
همون دختر شیطونه همیشه خندون..!!!!!
دیشب، اونجا بود ک فهمیدم عاشق شدم...
فهمیدم دیگه بزرگ شدم...
فهمیدم خیلی دوستت دارم.
و مهم تر از همه⭕ ️
اونجا بود ک فهمیدم هیچوقت نمیبخشمت:)
#Minaღ
۱۱.۷k
۰۱ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.