این روزها در سکوت
این روزها در سکوت
اسم تو را صدا می زنم...
لبهایم خسته شده اند
امّا...
چشمانم هنوز منتظرند...
تو آبی و من ماهی
و خانه ما را رفتنت شکست
خدا کند با باران برگردی!
که من بعد تو بیابانی شده ام
به وسعتِ دلتنگی...
اسم تو را صدا می زنم...
لبهایم خسته شده اند
امّا...
چشمانم هنوز منتظرند...
تو آبی و من ماهی
و خانه ما را رفتنت شکست
خدا کند با باران برگردی!
که من بعد تو بیابانی شده ام
به وسعتِ دلتنگی...
۱.۳k
۳۱ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.