تو می رویی
تو می رویی و من مات می مانم و در کوچه پس کوچه های ذهنم دنبالت می گردم،می گردم تا روزی رو که در دلم نفوذ کردی رو پیدا کنم .می گردم ،می گردم و هیچ....
می بینی چه دنیای غریبی ست! من حتی نمی دانم که کِی سکان دار قلبم شدی ، فقط می دانم که ناخدای قلب منی❤️
تو می رویی و من می مانم با فکر و خاطراتت. نامرد تو که مسافر بودی لااقل خیالت را هم می بردی . فکر و خیالت رو گذاشتی که چی؟ که فراموش کردن رو برام سخت تر کنی؟
نامرد تو که رفتی همه چی سخت شد ولی کاش خیالت رو هم می بردی تا سخت تر نشه .
تو می رویی و من می مانم و شب و ستاره و حرف و گریه های بی صدام . تو رفتی و من می گذرانم شبانم را با ستاره ها ولی بدان تصویرت را در گوشه ای از آسمان خیالم برای آینده به یادگار گذاشته ام .
تو می رویی و من شاعر می شوم از فراغ نبودنت،از حسرت های پوچ و دود شده.
شاعر می شوم و می نویسم تو را، خاطراتت را تا شاید بخوانی روزی دفتر پاره پاره قلبم را و
آنروز مرا یاد کنی که نیستم .
#دلنوشته _خودم
#نوشته_عاشقانه
می بینی چه دنیای غریبی ست! من حتی نمی دانم که کِی سکان دار قلبم شدی ، فقط می دانم که ناخدای قلب منی❤️
تو می رویی و من می مانم با فکر و خاطراتت. نامرد تو که مسافر بودی لااقل خیالت را هم می بردی . فکر و خیالت رو گذاشتی که چی؟ که فراموش کردن رو برام سخت تر کنی؟
نامرد تو که رفتی همه چی سخت شد ولی کاش خیالت رو هم می بردی تا سخت تر نشه .
تو می رویی و من می مانم و شب و ستاره و حرف و گریه های بی صدام . تو رفتی و من می گذرانم شبانم را با ستاره ها ولی بدان تصویرت را در گوشه ای از آسمان خیالم برای آینده به یادگار گذاشته ام .
تو می رویی و من شاعر می شوم از فراغ نبودنت،از حسرت های پوچ و دود شده.
شاعر می شوم و می نویسم تو را، خاطراتت را تا شاید بخوانی روزی دفتر پاره پاره قلبم را و
آنروز مرا یاد کنی که نیستم .
#دلنوشته _خودم
#نوشته_عاشقانه
۵.۸k
۰۲ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.