میگم دلبر امروز حواست هست چه روزیه دیگه؟؟
میگم دلبر امروز حواست هست چه روزیه دیگه؟؟
آره دیگه جمعست...
طبق روال هر جمعه،ساعت حدودای چهار که میشه باید زنگ بزنی بگی آقایی حواست هست داره غروب میشه دیگه
حواست هست من جمعه ها ۴ به بعد چجوری اخلاقم سگ میشه دیگه....
بله خانوم،به روی چشم..
الان پراید بابا رو میپیچونم،نیم ساعت بعد جلو درتونم جانا....
میای سوار ماشین بشی بگم به به این خانومه یا نقاشی خدا،؟این صورته یا قرص ماه؟؟
آهای خانوم عجب چشمانی ،عجب لبهایی...بخورمتان؟؟؟
واسم قیافه بگیری بگی اعصاب ندارما الکی زبون نریز که حوصله خنده هم ندارم...
واست ادا شکلک در بیارم
آهنگ گیلکی بزارم برات گیلکی برقصم تی جان قربان...
ای بابا بخند دیگه...
گفتم که امروز خودت رو بکشی ام من حس خنده ندارم..
بارون بگیره بخوای شیشه رو بدی پایین بارون به صورتت بخوره ولی دکمش خراب شده پایین نمیاد...
صب کن صب کن،من میرم بیرون دو تا دستام رو میزارم رو شیشه فشار میدم پایین تو هم دکمه رو بزن باشه؟؟؟
باشه...
میرم بیرون،زیر بارون،صدای آهنگ گیلگی توی ماشین رو میشنوم..
بشو بشو ترا نخوام..سیاهی ترا نخوام...
وسط خیابون شروع میکنم به بشکن زدن...
دیوونه داری چیکار میکنی؟؟
انقدر وسط خیابون میرقصم تا بخندی
آها آها....آها آها...
یه دونه ریز واست میلرزونم
بالاخره میخندی
جوووووونم تو بخند فقط...
الهی من فدای خنده هات بشم...
میام تو ماشین،بغلم میکنی..
میگی من تو رو نداشتم چیکار میکردم خل و چل من...؟؟
........
عشق من،در جریانی امروز جمعست؟؟؟
تا ساعت ۵،۴ هم چیزی نمونده...
یادته گفتی اگه منو نداشتی چیکار میکردی؟؟
واقعا چیکار میکنی؟؟
نکنه اونم مثل من رگ خواب دلت رو پیدا کرده؟؟
اونم میمره واسه خنده های تو؟؟
اونم حاضر میشه هر کاری کنه تا تو بخندی...
نه نه ،عمرا کسی مثل من بشه برات...
نکنه اونم مثل من خل و چل بازی برات درمیاره تا بخندی؟؟
اصلا بگو ببینم مثل من رقصش خوبه؟؟؟
چیکار کردی تو این یک سال بدون من؟؟
چیکار میکنی بعد از این بدون من؟؟؟
آره دیگه جمعست...
طبق روال هر جمعه،ساعت حدودای چهار که میشه باید زنگ بزنی بگی آقایی حواست هست داره غروب میشه دیگه
حواست هست من جمعه ها ۴ به بعد چجوری اخلاقم سگ میشه دیگه....
بله خانوم،به روی چشم..
الان پراید بابا رو میپیچونم،نیم ساعت بعد جلو درتونم جانا....
میای سوار ماشین بشی بگم به به این خانومه یا نقاشی خدا،؟این صورته یا قرص ماه؟؟
آهای خانوم عجب چشمانی ،عجب لبهایی...بخورمتان؟؟؟
واسم قیافه بگیری بگی اعصاب ندارما الکی زبون نریز که حوصله خنده هم ندارم...
واست ادا شکلک در بیارم
آهنگ گیلکی بزارم برات گیلکی برقصم تی جان قربان...
ای بابا بخند دیگه...
گفتم که امروز خودت رو بکشی ام من حس خنده ندارم..
بارون بگیره بخوای شیشه رو بدی پایین بارون به صورتت بخوره ولی دکمش خراب شده پایین نمیاد...
صب کن صب کن،من میرم بیرون دو تا دستام رو میزارم رو شیشه فشار میدم پایین تو هم دکمه رو بزن باشه؟؟؟
باشه...
میرم بیرون،زیر بارون،صدای آهنگ گیلگی توی ماشین رو میشنوم..
بشو بشو ترا نخوام..سیاهی ترا نخوام...
وسط خیابون شروع میکنم به بشکن زدن...
دیوونه داری چیکار میکنی؟؟
انقدر وسط خیابون میرقصم تا بخندی
آها آها....آها آها...
یه دونه ریز واست میلرزونم
بالاخره میخندی
جوووووونم تو بخند فقط...
الهی من فدای خنده هات بشم...
میام تو ماشین،بغلم میکنی..
میگی من تو رو نداشتم چیکار میکردم خل و چل من...؟؟
........
عشق من،در جریانی امروز جمعست؟؟؟
تا ساعت ۵،۴ هم چیزی نمونده...
یادته گفتی اگه منو نداشتی چیکار میکردی؟؟
واقعا چیکار میکنی؟؟
نکنه اونم مثل من رگ خواب دلت رو پیدا کرده؟؟
اونم میمره واسه خنده های تو؟؟
اونم حاضر میشه هر کاری کنه تا تو بخندی...
نه نه ،عمرا کسی مثل من بشه برات...
نکنه اونم مثل من خل و چل بازی برات درمیاره تا بخندی؟؟
اصلا بگو ببینم مثل من رقصش خوبه؟؟؟
چیکار کردی تو این یک سال بدون من؟؟
چیکار میکنی بعد از این بدون من؟؟؟
۱۰.۹k
۰۸ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.