☆زیبا ترین رویا☆
☆زیبا ترین رویا☆
part13
رفتیم صحانه هامون رو کوفت کردیم و نشستیم
ا.ت:چطوره بریم پاساژ خرید دلم خرید میخواد
همشون:آرهههههه
رفتیم لباسامون رو عوض کردیم و پیاده میرفتیم و میگفتیم
جونگکی:من میخوام تو دوست پسر دلشته باشی (به ا.ت گفت)
ا.ت:میخوای با خاک یکسان کنمت
جونگکی:آخه خیلی بهم میاین عشقیننن عشق
سوجین:دو تا بانی عه عاشق
لیا:بابا پارش کردین
ا.ت:راس میگع پارم کردین..آخخ شکمم
جونگکی:فاککک بچه داری
ا.ت:جونگکییی(با نگاه حرص)
رسیدیم به پاساژ خرید کنیم اول رفتیم سمت لوازم های آرایشی و خریدیم بعد رفتیم لباس خریدیم و تا داشتیم جلو میرفتیم سینه ی کسی خورد تو صورتم بله کوک بود نگاهی به صورتش کردم و سریع تعضیمی کردم و سلام کردیم
کوک:پات کامل خوب شد
ا.ت:اوهوم کامله
جیمین:خیلی شبیه خرگوشی
ا.ت:(ختده خرگوشی)
جونگکی:تهیونگ تهیونگ نگا کن ا.ت رو خیلی به کوک میاد خنده ی خرگوشیش رو ببین مثله کوکه
تهیونگ:آره خیلی...خب خرگوشان عاشق چطوره الان بربم پارک(نیشخند)
جونگکی:آره اتفاقا ماهم میخواستیم بریم
رفتیم سوار ماشین شدیم ۳تا ماشین مشکی عه خفن بود منو کوک و لیا و جیمین باهم و تهیونگ و جی هوپ و نایون و جونگکی و اون یکی ماشین جین و نامجون و شوگا رفتیم سمت پارک یجاییو رو پیدا کردیم و نشستیم میگفتیم و میخندیدیم و رفتیم طول نکشید باهم رفتیم خونه ی جیهوپ
جیهوپ:جرعت حقیقت بازی کنیم؟
هممون:آرههه
چیهوپ رفت بطری آورد و شروع کردیم چیهوپ بطری رو چرخوند خورد به جونگکی و تهیونگ
تهیونگ:ج یا ح؟
جونگکی:ج
تهیونگ:بیا لپمو ببوس اونم محکم که صداش بیاد
جونگکی:یااا تهیونگ زده به سرت
وی:(نگاه وحشتناک)هرکی کاری که گفتیم رو انجام نده یه آبمیوه بد مزه میارم باعث اسهالتون بشهه
جونگکی رفت لپشو بوسید محکم بوسید و تمام نشست
و جونگکی بطری رو چرخوند و خورد به منو جونگکی جونگکی نیشخندی زد و
جونگکی:ج یا ح؟
ا.ت:مثل همیشه ج
حونگکی:برو بشین رو پاهای کوک و...
ا.ت:منحرف گرامی لطفا خفه شید
جونگکی:برو اسهال شو
ا.ت:باشه باشه رفتم
ا.ت نشست رو پاهای کوک
جونگکی:سیسک پکاشو لمس کن و دائم بگو عشقم نفسم
ا.ت:با خجالت سیسک پکاشو لمس میکردم و هی میگفتم عشقم دوست دارم و
جونگکی:بسه
خواستم بلند شم که یهو جونگکی داد زد
جونگکی:یادم رفت بگم تا آخر بازی بشین رو پاش
ا.ت:(گریه الکی)بیشعول عفصییی(بیشعور عوضی)(با حالت بچگانه)
کوک:...
part13
رفتیم صحانه هامون رو کوفت کردیم و نشستیم
ا.ت:چطوره بریم پاساژ خرید دلم خرید میخواد
همشون:آرهههههه
رفتیم لباسامون رو عوض کردیم و پیاده میرفتیم و میگفتیم
جونگکی:من میخوام تو دوست پسر دلشته باشی (به ا.ت گفت)
ا.ت:میخوای با خاک یکسان کنمت
جونگکی:آخه خیلی بهم میاین عشقیننن عشق
سوجین:دو تا بانی عه عاشق
لیا:بابا پارش کردین
ا.ت:راس میگع پارم کردین..آخخ شکمم
جونگکی:فاککک بچه داری
ا.ت:جونگکییی(با نگاه حرص)
رسیدیم به پاساژ خرید کنیم اول رفتیم سمت لوازم های آرایشی و خریدیم بعد رفتیم لباس خریدیم و تا داشتیم جلو میرفتیم سینه ی کسی خورد تو صورتم بله کوک بود نگاهی به صورتش کردم و سریع تعضیمی کردم و سلام کردیم
کوک:پات کامل خوب شد
ا.ت:اوهوم کامله
جیمین:خیلی شبیه خرگوشی
ا.ت:(ختده خرگوشی)
جونگکی:تهیونگ تهیونگ نگا کن ا.ت رو خیلی به کوک میاد خنده ی خرگوشیش رو ببین مثله کوکه
تهیونگ:آره خیلی...خب خرگوشان عاشق چطوره الان بربم پارک(نیشخند)
جونگکی:آره اتفاقا ماهم میخواستیم بریم
رفتیم سوار ماشین شدیم ۳تا ماشین مشکی عه خفن بود منو کوک و لیا و جیمین باهم و تهیونگ و جی هوپ و نایون و جونگکی و اون یکی ماشین جین و نامجون و شوگا رفتیم سمت پارک یجاییو رو پیدا کردیم و نشستیم میگفتیم و میخندیدیم و رفتیم طول نکشید باهم رفتیم خونه ی جیهوپ
جیهوپ:جرعت حقیقت بازی کنیم؟
هممون:آرههه
چیهوپ رفت بطری آورد و شروع کردیم چیهوپ بطری رو چرخوند خورد به جونگکی و تهیونگ
تهیونگ:ج یا ح؟
جونگکی:ج
تهیونگ:بیا لپمو ببوس اونم محکم که صداش بیاد
جونگکی:یااا تهیونگ زده به سرت
وی:(نگاه وحشتناک)هرکی کاری که گفتیم رو انجام نده یه آبمیوه بد مزه میارم باعث اسهالتون بشهه
جونگکی رفت لپشو بوسید محکم بوسید و تمام نشست
و جونگکی بطری رو چرخوند و خورد به منو جونگکی جونگکی نیشخندی زد و
جونگکی:ج یا ح؟
ا.ت:مثل همیشه ج
حونگکی:برو بشین رو پاهای کوک و...
ا.ت:منحرف گرامی لطفا خفه شید
جونگکی:برو اسهال شو
ا.ت:باشه باشه رفتم
ا.ت نشست رو پاهای کوک
جونگکی:سیسک پکاشو لمس کن و دائم بگو عشقم نفسم
ا.ت:با خجالت سیسک پکاشو لمس میکردم و هی میگفتم عشقم دوست دارم و
جونگکی:بسه
خواستم بلند شم که یهو جونگکی داد زد
جونگکی:یادم رفت بگم تا آخر بازی بشین رو پاش
ا.ت:(گریه الکی)بیشعول عفصییی(بیشعور عوضی)(با حالت بچگانه)
کوک:...
۳.۲k
۰۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.