شب فرو می افتاد

شب فرو می افتاد
به درون آمدم و
پنجره ها رابستم...

باد با شاخه در
آویخته بود
من در این خانه...

تنها...تنها!
غم عالم به دلم
ریخته بود...


#هوشنگ_ابتهاج
دیدگاه ها (۲)

r

پروَردَمت به ناز، که بنشینم ات به پای آخر چرا به خاکِ سیه م...

r

به پایان فکر نکناندیشیدن به پایان هر چیزشیرینی حضورش ...

از مرگ عاطفه با زمستان هم آغوشمشبها به تن لباس تنهایی می پوش...

می شود یک شب خوابید  و صبح باخبر شد ، غم ها را از یک کنار به...

دست بردار از سرِ دیوانگی هایِ دلمپا بکش از غصه و اندوهِ دنیا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط