من امیدی را در خود بارور ساختهام

من امیدی را در خود، بارور ساخته‌ام
تار و پودش را با عشق تو پرداخته‌ام
مثل تابیدنِ مهری در دل،
مثل جوشیدنِ شعری از جان،
مثل بالیدنِ عطری در گل،
جریان خواهم یافت
راه خواهم افتاد
باز از ریشه به برگ،
باز از "بود" به "هست"

#فریدون_مشیری
دیدگاه ها (۰)

در بنفشه زار چشم تومن ز بهترین بهشت ها گذشتمبی تو به اوج حسر...

بگذار جست و جو کنمواژه‌هایی که به اندازه‌یحجم عشقم به تو باش...

هرگز این قصه ندانست کسی:آن شب آمد به سرای من و خاموش نشستسر ...

‌‌هر روز منتظرم،کسی چه می‌داندشاید بهار بخواهد زودتر برسدنه ...

جنگی حاجی

مریم یوسفی نصیری نژاد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط