چون پرستویی که در پرواز نیست
چون پرستویی که در پرواز نیست
بالِ احساسِ من امشب باز نیست ....
پر شده از بغض تنهایـی دلم
شور و شـوق و خنـده و آواز نیست ....
رنگ هست اما مرا همرنگ نیست
راز هست اما مرا همراز نیست ....
غـیـر از آن نـا آشـنـای آشـنـا
هیچ ** با ساز من دمساز نیست...
بـی بـهـار او ، پـرسـتـوی دلـم
هیچ وقـت آمـاده ی پـرواز نیست ...
دل بـه پـایـانِ تمـاشـا بستـه ام
گر چه پایان بـهتـر از آغـاز نیست...
چون پرستویی که در پرواز نیست
بالِ احساسِ من امشب باز نیست ....
پر شده از بغض تنهایـی دلم
شور و شـوق و خنـده و آواز نیست ....
رنگ هست اما مرا همرنگ نیست
راز هست اما مرا همراز نیست ....
غـیـر از آن نـا آشـنـای آشـنـا
هیچ ** با ساز من دمساز نیست...
بـی بـهـار او ، پـرسـتـوی دلـم
هیچ وقـت آمـاده ی پـرواز نیست ...
دل بـه پـایـانِ تمـاشـا بستـه ام
گر چه پایان بـهتـر از آغـاز نیست...
- ۷۸۵
- ۰۴ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط