.کنار تو ایستاده ام
.کنار تو ایستاده ام
چشمهایت را که ببندی مرا خواهی دید
گرمی لبهایم را بر لبهایت حس نمیکنی؟
دستهایم را که با موهایت بازی میکند
و چشمهایم را که تو را تماشا میکند نمیبینی؟
شعرهایم را که میخوانی صدایت را میشنوم
وقتی به من فکر میکنی و آه میکشی میبینم
شعرهایی را که برایم مینویسی میخوانم
و من هم مانند تو که دوستم میداری
دوستت میدارم
اما افسوس که هردو خوب میدانیم
نه راهی برای آمدن است
نه امیدی برای وصال
#عاشقانه
چشمهایت را که ببندی مرا خواهی دید
گرمی لبهایم را بر لبهایت حس نمیکنی؟
دستهایم را که با موهایت بازی میکند
و چشمهایم را که تو را تماشا میکند نمیبینی؟
شعرهایم را که میخوانی صدایت را میشنوم
وقتی به من فکر میکنی و آه میکشی میبینم
شعرهایی را که برایم مینویسی میخوانم
و من هم مانند تو که دوستم میداری
دوستت میدارم
اما افسوس که هردو خوب میدانیم
نه راهی برای آمدن است
نه امیدی برای وصال
#عاشقانه
۲.۹k
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.