fake kook
fake kook
part⁴⁰ ④⓪
نینوس: مرسی اول من
ا/ت: داداش جان ایشون مهمونه
نینوس: ولی من بزرگترم
ا/ت: باشه بفرما
نینوس:مرسی
کوک: نه عزیزم مرسی من نمیخوام
نینوس: اولا خودتو لوس نکن بخور دوما عزیزم چیه او زنت نیست و اینکه من اینجا نشستم
ا/ت: نینوس بسه
نینوس: باشه
ا/ت: نمیخوای بری بیرون
نینوس: نه چرا برم
ا/ت: ببخشید گفتم اصلا میخواید من برم
نینوس: نه منتظرم یه نفر دیگه بره
کوک: مزاحمم
نینوس: نه نه
✓: نینوس ما اومدیم
ا/ت: اومدن
نینوس: خب بیان
ا/ت: پس جونگکوک چی
نینوس: خب که چی
ا/ت: نینوس دیوونه شدی
نینوس:بیا برو تو اتاق من ا/ت توهم برو تو اتاق خودت نمیری پیششا
ا/ت: باشه بابا ولی تروخدا به رو خودت نیار
نینوس: باشه به منم دستور نده
×: چیشده دارید دعوا میکنید
ا/ت: من دنبال یکی از لباسام میگردم
فک کنم تو اتاق نینوس باشه نمیزاره بره تو اتاقش
نینوس: کجا میخوای بری میمونی
×: برو بردار
ا/ت: باشه
×: اینقدر با این دختر دعوا نکن ما یه تصمیمی براش گرفتیم
نینوس: چه تصمیمی ا/ت سریع لباستو بردار بیا
×: نه فعلا نیا اونجا بمون
نینوس: نهه بیا بیرون
+: ولش کن تو که تو اتاقت گنج نداری گفتم منو مامانت بهش بگیم که بیاد با همین پسره یونگمین ازدواج کنه تا جونگکوکم از سرش بره
نینوس: ها باشه حتما ازدواج میکنم ا/ت بیا دیگه
×: تورو که نمیگم اصلا حواست با من هست
نینوس: بابا بزار بعد باهم حرف میزنیم
+: باش من میرم
بابا رفت ا/ت اومد بیرون
نینوس: چرا لباس منو اوردی
ا/ت: خواستم بابا شک نکنه
#فیک
#سناریو
part⁴⁰ ④⓪
نینوس: مرسی اول من
ا/ت: داداش جان ایشون مهمونه
نینوس: ولی من بزرگترم
ا/ت: باشه بفرما
نینوس:مرسی
کوک: نه عزیزم مرسی من نمیخوام
نینوس: اولا خودتو لوس نکن بخور دوما عزیزم چیه او زنت نیست و اینکه من اینجا نشستم
ا/ت: نینوس بسه
نینوس: باشه
ا/ت: نمیخوای بری بیرون
نینوس: نه چرا برم
ا/ت: ببخشید گفتم اصلا میخواید من برم
نینوس: نه منتظرم یه نفر دیگه بره
کوک: مزاحمم
نینوس: نه نه
✓: نینوس ما اومدیم
ا/ت: اومدن
نینوس: خب بیان
ا/ت: پس جونگکوک چی
نینوس: خب که چی
ا/ت: نینوس دیوونه شدی
نینوس:بیا برو تو اتاق من ا/ت توهم برو تو اتاق خودت نمیری پیششا
ا/ت: باشه بابا ولی تروخدا به رو خودت نیار
نینوس: باشه به منم دستور نده
×: چیشده دارید دعوا میکنید
ا/ت: من دنبال یکی از لباسام میگردم
فک کنم تو اتاق نینوس باشه نمیزاره بره تو اتاقش
نینوس: کجا میخوای بری میمونی
×: برو بردار
ا/ت: باشه
×: اینقدر با این دختر دعوا نکن ما یه تصمیمی براش گرفتیم
نینوس: چه تصمیمی ا/ت سریع لباستو بردار بیا
×: نه فعلا نیا اونجا بمون
نینوس: نهه بیا بیرون
+: ولش کن تو که تو اتاقت گنج نداری گفتم منو مامانت بهش بگیم که بیاد با همین پسره یونگمین ازدواج کنه تا جونگکوکم از سرش بره
نینوس: ها باشه حتما ازدواج میکنم ا/ت بیا دیگه
×: تورو که نمیگم اصلا حواست با من هست
نینوس: بابا بزار بعد باهم حرف میزنیم
+: باش من میرم
بابا رفت ا/ت اومد بیرون
نینوس: چرا لباس منو اوردی
ا/ت: خواستم بابا شک نکنه
#فیک
#سناریو
۲۲.۶k
۰۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.