زمانی هم می رسد که در خاکی غریب نفس می کشی

زمانی هم می رسد که در خاکی غریب نفس می کشی؛
می نشینی و برای فرزندانت از خاطراتِ وطنی می گویی که حق و باطلش جا به جا شد و مردمانش اسیرِ اعتقاداتِ نامعلوم شدند...
پُک محکمی به سیگارت میزنی و می گویی:
ما مردمانِ متمدنِ وطنی بودیم که پدرانمان برای آزادی جنگیدند و بعداز پیروزی ما را به جرمِ آزادی دستگیر کردند...!
نمی دانم رفیق،
آن روز اگر نقشه ی جهان را ببینیم وطنمان را پیدا می کنیم؟!

#شقایق_عباسی

@sotedlanhh
دیدگاه ها (۲)

‏بعد از کوچر بیرکار اهل مریوان که برنده جایزه نوبل ریاضی (فی...

هاوین خواهر زادم

احمد #کسروی در #کتاب #مشروطه می نویسد:ماه محرم بود و سربازها...

قرص اشتباهی نمی‌دانم پزشک بدخط نوشته بود یا دکتر داروخانه اش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط