برای تو می نویسم که بودنت بهارو نبودنت خزانی سرد استتویی که تصور حضورتسینه بی رنگ کاغذم را نقش سرخ عشق می زنددر کویر قلبم از تو برای تو می نویسمای کاش در طلوع چشمان تو زندگی می کردم...