ای که گفتی بیقراری های من بازیگری ست
ای که گفتی بیقراریهای من بازیگری ست
بیقرارم کردهای اما دلت با دیگری ست
گاه دلسوز است و گاهی سخت میسوزاندم
عشق، گاهی مادر است و گاه هم نامادری ست
بر سرت جنگ است و من با دست خالی آمدم
امتیازی هم اگر دارم، همین بیلشکری ست
ای که گفتی عشق بازی نیست، راحت باختی
آخرش پاییز آمد،حال .... وقت داوری ست
رفتی و من با امید بازگشتت ماندهام
مثل شاعرهای دیگر، باورم «ناباوری» ست..
بیقرارم کردهای اما دلت با دیگری ست
گاه دلسوز است و گاهی سخت میسوزاندم
عشق، گاهی مادر است و گاه هم نامادری ست
بر سرت جنگ است و من با دست خالی آمدم
امتیازی هم اگر دارم، همین بیلشکری ست
ای که گفتی عشق بازی نیست، راحت باختی
آخرش پاییز آمد،حال .... وقت داوری ست
رفتی و من با امید بازگشتت ماندهام
مثل شاعرهای دیگر، باورم «ناباوری» ست..
۱.۲k
۰۹ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.