واقعه غدیر خم
#واقعه_غدیر_خم
🌼
در #آخرین_سال_عمر_پیامبراکرم ، مراسم حجّة الوداع، با شکوه هر چه تمامتر در حضور پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به پایان رسید.
نه تنها مردم به «مدینه» در این سفر، پیامبر صلی الله علیه و آله را همراهی میکردند که مسلمانان نقاط مختلف جزیره عربستان نیز برای کسب یک افتخار تاریخی بزرگ به همراه پیامبر صلی الله علیه و آله بودند.
روز پنج شنبه سال دهم هجرت بود، و درست هشت روز از عید قربان میگذشت، ناگهان دستور توقف در بیابانهای خشک و سوزان «غدیر خم» از طرف پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به همراهان داده شد.
...پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به آنها اطلاع داد که همه باید برای شنیدن یک پیام تازه الهی که در ضمن خطبه مفصلی بیان میشد خود را آماده کنند....لذا منبری از جهاز شتران ترتیب داده شد و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بر فراز آن قرار گرفت
و نخست حمد و سپاس پروردگار بجا آورد و خود را به خدا سپرد، سپس مردم رامخاطب ساخت و چنین فرمود:
«من به همین زودی دعوت خدا را اجابت کرده، از میان شما میروم، من مسؤولم، شما هم مسؤولید، شما درباره من چگونه شهادت میدهید»❓ [1]
مردم صدا بلند کردند و گفتند: نشهد انّک قد بلّغت و نصحت و جهدت فجزاک اللّه خیرا:
«ما گواهی میدهیم تو وظیفه رسالت را ابلاغ کردی و شرط خیرخواهی را انجام دادی و آخرین تلاش و کوشش را در راه هدایت ما نمودی، خداوند تو را جزای خیر دهد». [2]
سپس فرمود: «آیا شما گواهی به یگانگی خدا و رسالت من و حقانیت روز رستاخیز و برانگیخته شدن مردگان در آن روز نمیدهید»؟!
همه گفتند: «آری! گواهی میدهیم»
فرمود: خداوندا! گواه باش»! ...[3]
بار دیگر فرمود: ای مردم! آیا صدای مرا میشنوید؟ ...
گفتند: آری، و بدنبال آن، سکوت سراسر بیابان را فرا گرفت و جز صدای زمزمه باد چیزی شنیده نمیشد.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: ...
اکنون بنگرید با این دو چیز گرانمایه و گرانقدر که در میان شما به یادگار میگذارم چه خواهید کرد❓
یکی از میان جمعیت صدا زد، کدام دو چیز گرانمایه یا رسول اللّه⁉ ️.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بلافاصله گفت:
اول #ثقل_اکبر، کتاب خداست که یک سوی آن به دست پروردگار و سوی دیگرش در دست شماست، دست از دامن آن برندارید تا گمراه نشوید،
و اما
دومین یادگار گرانقدر من خاندان منند و خداوند لطیف خبیر به من خبر داده که این دو هرگز از هم جدا نشوند، تا در بهشت به من بپیوندند،
از این دو پیشی نگیرید که هلاک میشوید و عقب نیفتید که باز هلاک خواهید شد. [4]
🌾
ناگهان مردم دیدند پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به اطراف خود نگاه کرد گویا کسی را جستجو میکند و همین که چشمش به علی علیه السّلام افتاد، خم شد و دست او را گرفت و بلند کرد،
آنچنان که سفیدی زیر بغل هر دو نمایان شد و همه مردم او را دیدند و شناختند که او همان #افسر_شکست_ناپذیر_اسلام علی علیه السّلام است،
در اینجا صدای پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رساتر و بلندتر شد و فرمود:
ایّها النّاس من اولی النّاس بالمؤمنین من[5] انفسهم:
«چه کسی از همه مردم نسبت به مسلمانان از خود آنها سزاوارتر است؟!».
گفتند: خدا و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله داناترند،
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله گفت:
خدا، مولی و رهبر من است، و من مولی و رهبر مؤمنانم و نسبت به آنها از خودشان سزاوارترم (و اراده من بر اراده آنها مقدم)
سپس فرمود:
فمن کنت مولاه فعلیّ مولاه:
«هر کس من مولا و رهبر او هستم علی مولا و رهبر اوست»
و این سخن را سه بار و به گفته بعضی از راویان حدیث، چهار بار تکرار کرد.... .
...خطبه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به پایان رسید، عرق از سر و روی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام و مردم فرو میریخت،
و هنوز صفوف جمعیت از هم متفرق نشده بود که امین وحی خدا نازل شد و این آیه را بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله خواند:
الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی ...
«امروز آیین شما را کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود:
اللّه اکبر، اللّه اکبر علی اکمال الدّین و اتمام النّعمة و رضی الرّبّ برسالتی و الولایة لعلیّ من بعدی:
«خداوند بزرگ است، خداوند بزرگ است همان خدایی که آیین خود را کامل و نعمت خود را بر ما تمام کرد، و از نبوت و رسالت من و ولایت علی علیه السّلام پس از من راضی و خشنود گشت»....
این فراز خلاصهای بود از حدیث معروف غدیر که در کتب دانشمندان #اهل_تسنن_و_شیعه آمده است.[6]
💎 #ابلاغ_ولایت؛ مهمترین رسالت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در واقعۀ غدیر
بای
🌼
در #آخرین_سال_عمر_پیامبراکرم ، مراسم حجّة الوداع، با شکوه هر چه تمامتر در حضور پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به پایان رسید.
نه تنها مردم به «مدینه» در این سفر، پیامبر صلی الله علیه و آله را همراهی میکردند که مسلمانان نقاط مختلف جزیره عربستان نیز برای کسب یک افتخار تاریخی بزرگ به همراه پیامبر صلی الله علیه و آله بودند.
روز پنج شنبه سال دهم هجرت بود، و درست هشت روز از عید قربان میگذشت، ناگهان دستور توقف در بیابانهای خشک و سوزان «غدیر خم» از طرف پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به همراهان داده شد.
...پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به آنها اطلاع داد که همه باید برای شنیدن یک پیام تازه الهی که در ضمن خطبه مفصلی بیان میشد خود را آماده کنند....لذا منبری از جهاز شتران ترتیب داده شد و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بر فراز آن قرار گرفت
و نخست حمد و سپاس پروردگار بجا آورد و خود را به خدا سپرد، سپس مردم رامخاطب ساخت و چنین فرمود:
«من به همین زودی دعوت خدا را اجابت کرده، از میان شما میروم، من مسؤولم، شما هم مسؤولید، شما درباره من چگونه شهادت میدهید»❓ [1]
مردم صدا بلند کردند و گفتند: نشهد انّک قد بلّغت و نصحت و جهدت فجزاک اللّه خیرا:
«ما گواهی میدهیم تو وظیفه رسالت را ابلاغ کردی و شرط خیرخواهی را انجام دادی و آخرین تلاش و کوشش را در راه هدایت ما نمودی، خداوند تو را جزای خیر دهد». [2]
سپس فرمود: «آیا شما گواهی به یگانگی خدا و رسالت من و حقانیت روز رستاخیز و برانگیخته شدن مردگان در آن روز نمیدهید»؟!
همه گفتند: «آری! گواهی میدهیم»
فرمود: خداوندا! گواه باش»! ...[3]
بار دیگر فرمود: ای مردم! آیا صدای مرا میشنوید؟ ...
گفتند: آری، و بدنبال آن، سکوت سراسر بیابان را فرا گرفت و جز صدای زمزمه باد چیزی شنیده نمیشد.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: ...
اکنون بنگرید با این دو چیز گرانمایه و گرانقدر که در میان شما به یادگار میگذارم چه خواهید کرد❓
یکی از میان جمعیت صدا زد، کدام دو چیز گرانمایه یا رسول اللّه⁉ ️.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بلافاصله گفت:
اول #ثقل_اکبر، کتاب خداست که یک سوی آن به دست پروردگار و سوی دیگرش در دست شماست، دست از دامن آن برندارید تا گمراه نشوید،
و اما
دومین یادگار گرانقدر من خاندان منند و خداوند لطیف خبیر به من خبر داده که این دو هرگز از هم جدا نشوند، تا در بهشت به من بپیوندند،
از این دو پیشی نگیرید که هلاک میشوید و عقب نیفتید که باز هلاک خواهید شد. [4]
🌾
ناگهان مردم دیدند پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به اطراف خود نگاه کرد گویا کسی را جستجو میکند و همین که چشمش به علی علیه السّلام افتاد، خم شد و دست او را گرفت و بلند کرد،
آنچنان که سفیدی زیر بغل هر دو نمایان شد و همه مردم او را دیدند و شناختند که او همان #افسر_شکست_ناپذیر_اسلام علی علیه السّلام است،
در اینجا صدای پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رساتر و بلندتر شد و فرمود:
ایّها النّاس من اولی النّاس بالمؤمنین من[5] انفسهم:
«چه کسی از همه مردم نسبت به مسلمانان از خود آنها سزاوارتر است؟!».
گفتند: خدا و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله داناترند،
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله گفت:
خدا، مولی و رهبر من است، و من مولی و رهبر مؤمنانم و نسبت به آنها از خودشان سزاوارترم (و اراده من بر اراده آنها مقدم)
سپس فرمود:
فمن کنت مولاه فعلیّ مولاه:
«هر کس من مولا و رهبر او هستم علی مولا و رهبر اوست»
و این سخن را سه بار و به گفته بعضی از راویان حدیث، چهار بار تکرار کرد.... .
...خطبه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به پایان رسید، عرق از سر و روی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام و مردم فرو میریخت،
و هنوز صفوف جمعیت از هم متفرق نشده بود که امین وحی خدا نازل شد و این آیه را بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله خواند:
الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی ...
«امروز آیین شما را کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود:
اللّه اکبر، اللّه اکبر علی اکمال الدّین و اتمام النّعمة و رضی الرّبّ برسالتی و الولایة لعلیّ من بعدی:
«خداوند بزرگ است، خداوند بزرگ است همان خدایی که آیین خود را کامل و نعمت خود را بر ما تمام کرد، و از نبوت و رسالت من و ولایت علی علیه السّلام پس از من راضی و خشنود گشت»....
این فراز خلاصهای بود از حدیث معروف غدیر که در کتب دانشمندان #اهل_تسنن_و_شیعه آمده است.[6]
💎 #ابلاغ_ولایت؛ مهمترین رسالت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در واقعۀ غدیر
بای
۱۳.۲k
۰۸ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.