مستانه مستم میکنی، دل رازدستم میکنی.
مستانه مستم میکنی، دل رازدستم میکنی.
گه باده نوشم ای صنم،گه می پرستم میکنی
درسوزوتابم میکنی،هردم خرابم میکنی.
گه می نوازی ماه من،گاهی زهستم میکنی
حیران شدم درکارتو،درمانده ازرفتارتو
هم می گشایی پای را،هم قفل وبستم میکنی
بامن نگویی چیستی،اهل کجایاکیستی
گاهی بلندم میکنی،گاهی توپستم میکنی
آتش زدی کاشانه را،بردی دل دیوانه را.
هم شادشادم ای صنم،هم غم پرستم میکنی
بگرفته ای جان مرا،کردی به زندانت مرا
میبخشیم عالم به من،گه ورشکستم میکنی
دل رابه زاری میبری،اندرخماری میبری
خوبم که آزردی مرا،آنگه تومستم میکنی.
گه باده نوشم ای صنم،گه می پرستم میکنی
درسوزوتابم میکنی،هردم خرابم میکنی.
گه می نوازی ماه من،گاهی زهستم میکنی
حیران شدم درکارتو،درمانده ازرفتارتو
هم می گشایی پای را،هم قفل وبستم میکنی
بامن نگویی چیستی،اهل کجایاکیستی
گاهی بلندم میکنی،گاهی توپستم میکنی
آتش زدی کاشانه را،بردی دل دیوانه را.
هم شادشادم ای صنم،هم غم پرستم میکنی
بگرفته ای جان مرا،کردی به زندانت مرا
میبخشیم عالم به من،گه ورشکستم میکنی
دل رابه زاری میبری،اندرخماری میبری
خوبم که آزردی مرا،آنگه تومستم میکنی.
۳.۰k
۰۴ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.