«عشق دونفره»PART 6

#ارسلان

ارسلان : منو دیا رلیم

لپ های دیانا گل انداخت بعد

همه گفتن:مبارکونه

نیکا:من تو کافه گفتم مبارکه گفتید خفه شو

اردیا:خب بازم خفه شو


#دیا

دیدم مامنم زنگ زد

مکالمه

+الو سلام مامان
خوبید
-آره دیانا ما امدیم تهران بخاطر دعوای عموت دادشت خوبه رضا؟

+آره خوبه پیشمه عمو مگه چش شده

-بیا خونه برات توضیح میدم پیش نیکایی
+ آره با بقیه
-باشه سریع بیاید خونه
+باش خدافز
ارسلان:کی بود
دیا:مامانم
ارسیکمی خوای بری خونه برسونمت
دیا : نه با رضا میرم
رضا بلند شو مامان و بابا امدن
رضا چرا
دیا :چمیدونم

رفتم خونه که دیدم...................
دیدگاه ها (۰)

«عشق دونفرهPART 7

« عشق دونفره» PART 8

سلام کپشن

فقط 5 تای دیگه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط