پارت ۱۲
پارت ۱۲
استاد وحشی من
ته: دیدیم خوابش برده آروم بغلش کردم بردم رو تخت گذاشتم سشوار LPZ روشن کردم (سوار بی صدا ) موهاشو خشک کردم بافتم لباس تنش کردم بغلش کردم و خوابیدم
(چند هفته بعد )
ا.ت: نمیدونم چرا این چند وقته حالت تهوع گرفتم از بیمارستان اومدم خداروشکر مریضی نداشتم فعلا
نمیدونم چرا ته طی این چند هفته باهام سرد شده اینکار وجود ندارم شایدم سرش تو کمپانی شلوغه هوممم نمیدونممم
ته: این چند وقته پی دی نیم و کمپانی خیلی بهم فشار میارن از کار زیاد و وقتی ندارم که برای کسی ندارم سر موضوعی اعصابم خورم بود سری رفتم خونه تا درو وا کردم
ا.ت: داشتم فیلم نگاه میکردم که دیدیم ته اومد سری نزدیک بغلش سلام ددییییی
ته: هوم سلام مرسی اینقدر نچسب بهم
ا.ت: یعنی چی
ته: میگم نچسب بهم نفهم ...داد
ا.ت:من زنتم چرا اینقدر سردی بامممم
ته: دوست دارمممم سرد شم دوست دارممم ... با داددد
ا.ت« ازت متنفرممممم ... با داد گریه
ته: گمشو نمیزاری گمشم با آرامش بیام تو این خراب شده اه
استاد وحشی من
ته: دیدیم خوابش برده آروم بغلش کردم بردم رو تخت گذاشتم سشوار LPZ روشن کردم (سوار بی صدا ) موهاشو خشک کردم بافتم لباس تنش کردم بغلش کردم و خوابیدم
(چند هفته بعد )
ا.ت: نمیدونم چرا این چند وقته حالت تهوع گرفتم از بیمارستان اومدم خداروشکر مریضی نداشتم فعلا
نمیدونم چرا ته طی این چند هفته باهام سرد شده اینکار وجود ندارم شایدم سرش تو کمپانی شلوغه هوممم نمیدونممم
ته: این چند وقته پی دی نیم و کمپانی خیلی بهم فشار میارن از کار زیاد و وقتی ندارم که برای کسی ندارم سر موضوعی اعصابم خورم بود سری رفتم خونه تا درو وا کردم
ا.ت: داشتم فیلم نگاه میکردم که دیدیم ته اومد سری نزدیک بغلش سلام ددییییی
ته: هوم سلام مرسی اینقدر نچسب بهم
ا.ت: یعنی چی
ته: میگم نچسب بهم نفهم ...داد
ا.ت:من زنتم چرا اینقدر سردی بامممم
ته: دوست دارمممم سرد شم دوست دارممم ... با داددد
ا.ت« ازت متنفرممممم ... با داد گریه
ته: گمشو نمیزاری گمشم با آرامش بیام تو این خراب شده اه
۱۰.۳k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.