نیستی و دستهایت هر شبنوازش رویاییم شده استو صبح چقدر دستانم بوی `` تورا``میدهدکابوس لحظه وداعت مرا میکشدواین مرگ تدریجیه یک حادثه استکه نامش قسمترقم خورده است