همیشه که نباید همه چیز را گفت

.
همیشه که نباید همه چیز را گفت...
گاهی دلت میخواهد حرفهایت را از چشمانت بخوانند...
بغض درونت را از صدایت بشنوند....
همیشه که نباید لبخند زد....
گاهی دلت میخواهد نقابت را از صورت خسته ات برداری و آنگاه با چشمان واقعی ات به رویشان بخندی....
همانقدر خسته...
همانقدر واقعی... #دخترپاییز
دیدگاه ها (۱)

به غم انگیزیکوه یخی کهمرگش راریزش زیبا دیدند #امیرعلی_قربانی

خرده بر غم نمی گیرم که مهمان من استبهر غم خود بوده ام مهمان...

#هنر_عکاسی

#هنر_عکاسی

حلقه ی اعتماد ماه ها گذشت. سئول دیگر برایم شهر نورها و آوازه...

پارت دهم | رمان فرزند آتشسه هفته بعد از عروسیِ مخفیانه‌ی جون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط