این فُرجه های امتحان هم عجیب درد سر ساز شده است، آخر میدا
این فُرجه های امتحان هم عجیب درد سر ساز شده است، آخر میدانی؟من تمام تو را مانند جزوات حقوقی ام یاد میگیرم؛ یاد میگیرم تا بنویسم از طرز راه رفتنت، از طرز نگاه کردنت، از طرز خندیدنت و ای دادِ بیداد از طرز "خندیدنت" جانا، به خدا که نمیدانی عجیب رنگ و رویم را جَلا میدهد، آدم دوست دارد غَرق بشود در خندیدنت؛ البته بهتر است اِنحصاری اَش کنم،دوست دارم تنهای تنها خودم باشم که "غرق" میشوم در خندیدنت
حال میان این فُرجه های بی اصول ام چطور نبینم آن"لبخند"های زیبایت را؟
تو را به درختانِ بی برگ فصلم قسم حداقل پایانِ امتحانت چند دقیقه ای در نقطه ای بی حرکت باش؛ بگذار ببینمت؛ بگذار باری دیگر مُرورَت کنم تا بهانه ای باشد برای از "تو" نوشتن
به خدا که تو فرّار ترین معشوقه جهانی..
حال میان این فُرجه های بی اصول ام چطور نبینم آن"لبخند"های زیبایت را؟
تو را به درختانِ بی برگ فصلم قسم حداقل پایانِ امتحانت چند دقیقه ای در نقطه ای بی حرکت باش؛ بگذار ببینمت؛ بگذار باری دیگر مُرورَت کنم تا بهانه ای باشد برای از "تو" نوشتن
به خدا که تو فرّار ترین معشوقه جهانی..
۵۱۷
۰۲ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.